مقاله معرفی و نقدی است بر ویراست دوم کتاب «زبان باز» تالیف داریوش آشوری از دید زبان شناسی نقشی-سیستمی. ابتدا خلاصه ای از نظرات داریوش آشوری در مورد رابطه زبان و فرهنگ و شیوه های واژه سازی در زبان های پیش رو مدرنیت ارایه شده و سپس آرای آشوری نقد شده اند. مهم ترین نقدی که بر بخش اول کتاب وارد شده این است که آشوری در بررسی آن چه که «تولید صنعتی واژگان» می خواند تنها به محصول توجه داشته است و فرایندی را که طی چند قرن رخ داده و بحث هایی که در مورد نوواژگان در آن زبان ها مطرح بوده نادیده می انگارد. در بخش دوم کتاب آشوری تنها به طرح مسایل و مشکلات زبان فارسی می پردازد و راه حلی ارایه نمی کند. علاوه بر این، تمرکز بیش از اندازه آشوری بر واژگان سبب شده، همچون فرهنگستان های زبان فارسی از ابتدا تاکنون، تحولات فراوان فارسی و امکاناتی را که طی کمینه صد سال اخیر زبان فارسی در بیان استدلال علمی پذیرا شده نادیده بگیرد. از جمله آن ها افزایش تعداد و بسامد تکرار افزوده های توضیحی، و ابزارهای پیوندی و نیز نحوه بسته بندی اطلاعات در متون فارسی است که اولی نشانه حرکت جامعه ایرانی به سمت فردگرایی بیش تر است و دومی و سومی در خدمت بیان استدلال هستند.