هدف از پژوهش حاضر بررسی مفهوم وجهه در فرهنگ ایرانی و به کاوش دربارۀ مفهوم «رو» و ارتباط آن با «آبرو» در جامعۀ ایرانیان فارسی زبان است. داده ها به شیوۀ قوم نگاری گفتار، یعنی از طریق بررسی کاربرد واژۀ «رو» و اصطلاحها و باهم آییهای آن در گفت وگوهای روزمره، وبلاگها، فیلمها و مجموعه های تلویزیونی گردآوری و سپس در بافت کاربردی خود تحلیل معنایی و کاربردشناختی شده اند و در پرتو نظریه های غالب وجهه، تحلیل و بررسی شده اند. بررسیها نشان می دهد وجهه در فرهنگ ایرانی دو بُعد دارد: یکی «آبرو» که انگاره عمومی و مثبت فرد و گروهی را که فرد عضو آن است، نشان می دهد و در آن بیش از همه بر به رسمیت شناخته شدن توانمندیها، مهارتها و شایستگیها، شأن اجتماعی و تمایز بین دو قلمرو بیرون و درون تأکید می شود و دیگری، «رو»، که منِ خصوصی یا فردی است و آن بعد از انگاره فرد را نشان می دهد که منفی است و می بایست پنهان شود. نتایج همچنین نشان می دهند که از کاربردهای مهم «رو نشدن»، «پررویی» و «رودادن» سرکوب فردیت و ابراز وجود است که با عنوانهایی مثل شرم، حیا، فروتنی و شکسته نفسی در نظام توقعات و انتظارات اجتماعی ارزش اخلاقی مثبت محسوب می شوند. کاربردهای «رو» و «آبرو» با حفظ یا تهدید وجهه و قضاوتهای ادب/بی ادبی در ارتباطاند، ولی نه آن گونه که در نظریۀ ادب براون و لوینسن (1987) پیش بینی شده است. این اصطلاحها راهبردهای زبانی نیستند، بلکه ارزشهای نظم اخلاقی هستند که ادب و بی ادبی بر مبنای آنها سنجیده می شود و در هر موقعیت با راهبردهای مختلف بیان می شوند.