تعاون و همکاری میان زن و مرد از دیرباز به صور گوناگون در جوامع بشری جود داشته است. بعد از انقلاب صنعتی و تغییر و تحولاتی که در جوامع غربی به وجود آمد، تعاون به شیوه جدید مطرح شد.امروزه بدون فعالیت های تعاونی نمی توان حیاطی پویا برای بسیاری از جوامع در نظر گرفت. با اینکه در بسیاری از کشورهای پیشرفته، زنان جایگاه خود را تا حدود زیادی در اداره امور تعاونی ها به دست آورده اند ولی این امر در بسیاری از کشورهای به اصطلاح جهان سوم به عنوان یک مشکل باقی مانده است. از طرف دیگر عدم توجه به فعالیت های مهم و برتر که کمتر دچار رکود می شود باعث شده که منابع و سرمایه گذاری های انجام شده کارامدی خود را از دست داده و از بین بروند. حل این مشکلات بدون شناخت موانعی که ریشه در ساخت اجتماعی این کشورها دارد و نیز شناخت فعالیت های برتر از طریق روش های علمی، امکان پذیر نیست. با شناخت موانع ساختاری است که می توان با برنامه ریزی های بلند مدت در پی چاره جویی برای این مشکل برآمد. در عین حال مطالعات مقطعی- کاربردی در حیطه ها مشخص می تواند در قلمرو محدود پاره ای از مشکلات را مرتفع سازد. بر همین اساس تحقیق حاضر که به صورت میدانی انجام شده به بررسی این دو معضل به طور عمده می پردازد. ابتدا کلیه آمارهایی که اداره کل تعاون استان کرمانشاه می توانست در اختیار داشته باشد، از دایره آمار و اطلاعات این مرکز گرفته شد، که حدود 168 شرکت تعاونی فعال مربوط به بانوان در سطح استان را شامل می شد. سپس با توجه به اهداف تحقیق که اولویت بندی فعالیت های تعاونی بانوان و نیز بررسی مشکلات این تعاونی ها می باشد، پرسشنامه هایی تنظیم گردید. با شناسایی چندین پرسشگر مناسب و تشکیل کلاس توجیهی برای آنان، برای حدود 155 شرکت تعاونی پرسشنامه فرستاده شد. پس از تکمیل پرسشنامه ها توسط اعضاء تعاونی ها و دریافت آنها ملاحظه گردید که از حدود 168 تعاونی فعالی که مورد پرسش قرار گرفته شدند بجز 30 مورد عدم همکاری تعاونی ها با پرسشگران و چندین مورد نفرستادن پرسشنامه برای تعاونی هایی که مشکل دسترسی به آنها وجود داشت، حدود 60 پرسشنامه مفید که تا حدی به پرسشنامه ها پاسخ داده بودند برای محقق فراهم آمد که حدود 25 پرسشنامه کاملاً تکمیل شده از پرسشنامه های دریافتی، برای رتبه بندی مورد استفاده قرار گرفت. نداشتن آدرس و شماره تلفن مناسب جهت مراجعه به شرکت