پژوهش حاضر به بررسی نقش باورهای هوشی و خودتنظیمی بر نگرش به یادگیری الکترونیک با میانجی گری سواد رسانه ای در والدین دانش آموزان دوره دوم ابتدایی شهرستان محلات در سال تحصیلی 1400-1399 پرداخته است. طرح پژوهش حاضر، توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل 950 نفر از والدین دانش آموزان دوره دوم ابتدایی شهرستان محلات بود که به روش نمونه گیری در دسترس تعداد 179 نفر از آنها بعنوان حجم نمونه انتخاب شدند. برای گردآوری اطلاعات از ابزار پرسشنامه شامل پرسشنامه باورهای هوشی، پرسشنامه خودتنظیمی در یادگیری الکترونیک ، پرسشنامه نگرش به یادگیری الکترونیک ، و پرسشنامه سواد رسانه ای استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها، ارتباط بین متغیرها از ضریب همبستگی پیرسون از نرم افزارSpss نسخه 26 و از نرم افزار R نسخه 4.0.2 برای معادلات ساختاری جهت ارائه مدل و برازش مدل مفهومی بهره گرفته شد. یافته ها نشان داد که متغیر باورهای هوشی افزایشی و خودتنظیمی نقش معنی داری در تبیین واریانس نگرش به یادگیری الکترونیک دارند. همچنین متغیر باورهای هوشی افزایشی و خودتنظیمی از طریق نقش میانجی متغیر سواد رسانه ای بر نگرش به یادگیری والدین دانش آموزان اثر غیرمستقیم و معنی داری دارد. رابطه بین باورهای ذاتی هوش و نگرش به یادگیری الکترونیک تایید نشد و متغیر باورهای هوشی ذاتی از طریق سواد رسانه ای بر نگرش به یادگیری نقش معنی داری ندارد