پژوهش حاضر با هدف بررسی تحلیل محتوای برنامه های آموزشی کنکور تلویزیون براساس نظریه ناهماهنگی شناختی فستینگر انجام گرفته است. از اینرو بررسی برنامه های آموزشی کنکور تلویزیون با تکیه بر دیدگاه پژوهشی تحلیل محتوا کیفی براساس نظریه ناهماهنگی شناختی مورد بررسی قرار گرفت. بدین منظور در جستجوی اولیه محقق پس از بررسی و دقت کافی، هشت برنامه ی آموزشی کنکور را انتخاب نمود. با توجه به حجم بالای جامعه آماری که جامعه پژوهش حاضر را تشکیل داده، در بین ماه های آموزشی به صورت تصادفی هدفمند ماه اسفند انتخاب گردید. نتایج حاصل از بررسی و تحلیل محتوای این برنامه ها نشان داد: هر چهار برنامه با دو رویکرد اصلی پنهان و آشکار درصدد ایجاد ناهماهنگی شناختی در باورهای مخاطب خود هستند. رویکردهای پنهان برنامه ساز عبارتند از: نام، تیتراژ، شبکه ی پخش برنامه، زمان و روز پخش برنامه، لوگو و طراحی برنامه، پوشش، سن، جنسیت و لحن صحبت های مدرسین، مجریان، مشاوران؛ و ارتباط بین مجری، مشاور و مدرس. رویکردهای آشکار برنامه ساز نیز عبارتند از: محتوای صحبت مجری، مدرس و مشاور؛ شیوه تدریس مدرسین؛ اسلایدهای درسی و پویانمایی ها و عوامل گرافیکی؛ دروس تدریس شده؛ تبلیغات کلامی توسط مدرس و مشاور؛ و تناوب تبلیغات تکرار و میزان آنها. برای رفع تناقض موجود در مخاطب، طبق ناهماهنگی شناختی فستینگر، تغییر یک یا چند مورد از عناصر شناخت فرد است که معمولاً راه حل پرهزینه ای است. همچنین تلاش در خنثی نمودن اضطراب و احساس ناخوشایند با هماهنگی موجود در شناخت. در واقع این راهی است که فستینگر برای کاهش ناهماهنگی بیان می کند یعنی پیدا کردن اطلاعات هماهنگ با شناخت و اضافه نمودن عناصر شناختی به یک یا هر دو شناخت در فرد می باشد
