امروزه به دلیل گسترش دانش و پیچیدگی فرآیند تصمیم گیری، استفاده از سامانه های اطلاعاتی به خصوص سامانه های هوش مصنوعی در تصمیم گیری، اهمیت بیشتری یافته است. از اینرو، تحولات حوزه هوش مصنوعی آن چنان سریع، انفجاری و غافلگیرکننده است که فرصت نظریه پردازی و در پی آن قاعده سازی را از جامعه بشری سلب کرده است. تحولات این حوزه به طور عمده از نوع تحولات کمی صرف نیستند. هم زمان با تحولات کمی، با نوعی از تحولات کیفی و محتوایی مواجه هستیم؛ مانند فضای سایبر که قواعد و محدودیت های زمان و مکان را به گونه ای درنوردیده یا دچار تغییرات اساسی نموده است که پیش از به پایان رسیدن پژوهش ها و نتیجه گیری های لازم، تغییر ماهیت داده و تلاش های قبلی را کم اثر می سازد. با توسعه هوش مصنوعی در عصر حاضر، ماشین ها و نظام های هوشمند، قابلیت های بالفعل و بالقوه خود را به اثبات رسانده و اذهان را به سوی افزایش حضور خود در عرصه های گوناگون حیات بشر در حوزه صنعت، مبادلات مالی، بازاریابی، امور تولیدی و خدماتی، سیاست، اقتصاد و شاخه های مختلف علوم انسانی سوق داده است.درخصوص «حقوق رباتیک» باید اذعان داشت که این شاخه نوین در چارچوب علم حقوق درصدد وضع قواعد، موازین و مجموعه مقرره هایی است تا ضمن انسجام بخشی به فناوری های نوین در حوزه علم هوش مصنوعی و کاربرد آن در علم رباتیک، جایگاه حقوقی و قانونی و نحوه استعمال از ربات ها را نظام حقوق موضوعه فراهم نماید. با این همه، مبنای عمده توجیه کننده جرم انگاری نقض این قواعد را می توان ابتدا در محفاظت از افراد در برابر صدمات ناشی از فعالیت با این ابزارآلات صنعتی و پیشگیری از خطرات بی شمار آن دانست. از اینرو، جرم انگاری رفتارهای مجرمانه مدرن ناشی از به کارگیری ماشین آلات پیشرفته و نوین نظیر ربات ها براساس «اصل صدمه و فایده گرایی» است؛ زیرا ربات موجب ورود صدمه و آسیب شده و زمینه های صدمه به جامعه را فراهم می آورد. بنابراین، ربات ها با چنین رفتارهای مجرمانه ای دارای مسئولیت به ویژه کیفری هستند. بر همین وضعیت می توان مسئولیت کیفری آن ها را در مسائل و موضوعاتی نظیر جرایم علیه تمامیت جسمانی، جرایم علیه اموال و مالکیت و نیز جرایم علیه امنیت را احراز نمود. البته در قبال جرایم ارتکابی نیز می توان کیفرهایی نظیر، معدوم سازی، سلب آزادی اقدام، به کارگیری در جهت انتفاع و تسهیل کار به عنو