جامعه بینالمللی بیشتر از قبل با مشکلات زیستمحیطی مانند جنگلزدایی، گرم شدن زمین، آلودگی محیط زیست، انقراض گونهها و بیابانزدایی و مشکلات دیگر مواجه شده است. توسعه جامعه بشری در طول قرنها به گونهای بوده که نمیتواند فقط به محیط زیست اتکا کند. در این راستا توسعه اقتصادی، علمی و تکنولوژیکی در مکان و زمان شکل میگیرد. در مسیر این توسعه بنابر دغدغه های بشری، پایداری مساله ای است که حقوق نسل های آینده را تضمین می نماید. اگرچه چارچوب های حقوق همبستگی نیز در این مسیر گام های بلندی برداشته اما شرایط مقتضی به هر نحو کفایت موضوع را نکرده است. از این رو، ماهیت مکانی و زمانی توسعه بشر باعث ایجاد نگرانیهایی در مورد حقوق بشر در برابر محیط زیست شده است. این مقاله با استفاده از تحلیل مفهومی به بررسی منتقدانه مفاهیم عدالت زیستمحیطی و توسعه پایدار پرداخته است و به اثبات رسانده که توسعه با معنی و مفهوم به مضمون مواردی مثل احترام به محیط زیست و احترام به حقوقی است که بشر در برابر محیط زیست دارد. این مقاله چنین نتیجهگیری کرده که خوشبختی و سعادت جهانی فقط در جو تفاهم میان کشورها بر این مبنا که حفاظت از محیط زیست و پایداری آن به مضمون احترام به حقوق محیط زیست است، دست یافتنی میباشد. لذا یکی از پیشنهادهای این مقاله پایهگذاری تلاش های مرتبط با توسعه پایدار براساس عدالت زیستمحیطی است.