بررسی تطبیقی مسأله جبر در تفسیر کبیر فخر رازی و تفسیر المیزان علامه طباطبایی جبر و اختیار یکی از قدیمی ترین مباحث کلامی در عالم اسلام است که تفکر و تدبر در آیات قرآنی سبب طرح آن گردید.متفکران و مفسران اسلامی در تفسیر این گونه آیات به دو دسته جبری و قدری تقسیم شدند . فخر رازی که از مهمترین مفسران ومتکلمان اشعری است سعی بسیاری در اثبات نظریه جبر وبرهانی نمودن آن می نماید . نظریه او در این زمینه دارای بخش های مختلفی است که یکی از مهمترین آنها اثبات این نظریه با استفاده از تفسیر آیات قرآنی است. رازی در این استدلال ها با استفاده از شریک نداشتن خداوند، خالق و جاعل بودن و تعلق علم او به افعال اختیاری به اثبات جبری بودن آن ها می پردازد. با توجه به مبانی فکری علامه طباطبایی در تفسیر المیزان ،برخی از این استدلال ها دچار ناسازگاری درونی اند و با آیاتی که اثبات اختیار انسانی می کنند ، نقض می شوند .خالق و جاعل بودن خداوند نیز مستلزم جبری بودن افعال انسانی نیست. زیرا که خداوند انسان را مختار خلق نموده و علم او به انجام اختیاری افعال تعلق گرفته است.