هدف از پژوهش حاضر ارزیابی مدل رابطه بین ذهنآگاهی و کیفیت رابطه زناشویی با میانجیگری باورهای لذتبری و قدردانی بود. روش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی و معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه زنان و مردان متأهل ساکن شهر اصفهان در سال 1400 بود که در 5 سال اول زندگی زناشوییشان قرار داشتند که از بین آنها 258 نفر از طریق نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند و به پرسشنامههای کیفیت رابطه زناشویی؛ قدردانی مککالو و همکاران (2002)؛ ذهنآگاهی براون و رایان (2003) و باورهای لذتبری برایانت (2003) پاسخ دادند. برای تحلیل دادهها از روشهای همبستگی پیرسون و تحلیل مدلیابی معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج رابطه مثبت و معنادار بین ذهنآگاهی، قدردانی و باورهای لذتبری با کیفیت رابطه زناشویی را نشان دادند (001/0p<). همچنین اثر غیرمستقیم باورهای ذهنآگاهی از طریق باورهای لذتبری و قدردانی بر کیفیت رابطه زناشویی و همچنین اثر غیر مستقیم ذهنآگاهی بر قدردانی از طریق باورهای لذت بری مورد تأیید قرار گرفت (05/0p<). بنابراین پیشنهاد میشود مشاوران و روانشناسان در حوزه خانواده از نتایج این پژوهش برای ارتقا کیفیت زندگی زناشویی و فردی خانوادهها استفاده کنند و با بکارگیری تدابیری جهت ارتقا و استفاده از مهارتهای ذهنآگاهی، تجارب باورهای لذتبری و قدردانی جهت افزایش کیفیت رابطه زناشویی در کارهای آموزشی و بالینی خویش به کار گیرند.