پیشینۀ نشانهشناسی در غرب به بیش از یک سدۀ پیش بازمیگردد که دو متفکر دورانساز بر سبیلِ توارد جداگانه و با تقریرهای متفاوت به ایدۀ اصلیِ این نظریه رسیدند ــ یکی فردینان دو سوسور، زبانشناس سوییسی، و دیگری چارلز سندرز پِرس، فیلسوف امریکایی، که هردو از اواخر سدۀ نوزدهم در مسئلۀ فرایند دلالت و ماهیت ارتباط بهواسطۀ زبان کلامی تأمل کرده بودند. در نیمۀ دوم سدۀ بیستم، با نضجگرفتنِ جنبش ساختارنگری در علوم انسانی و بعدها شکلگیری تفکر پساساختارنگر و ظهور فرهنگپژوهیِ جدید در اروپا و امریکا، نظریۀ نشانهشناسی بسیار گسترش یافت و در واکاویِ اکثر شئونِ حیات فرهنگی انسان معاصر بهکار رفت. در سدۀ بیستویکم نیز، این روندِ تکامل و گسترشْ تداوم یافته است و مفهومها و اصطلاحهای نشانهشناختی در شاخههای گوناگون علوم انسانی و اجتماعی استقرار پیدا کردهاند. در چند دهۀ اخیر، کتابها و مقالههای متعددی در زمینۀ نشانهشناسی، بهخصوص پژوهشهای نشانهشناسانۀ ادبیات و سینما، در قالب ترجمه یا تألیف به زبان فارسی منتشر شدهاند، اما بسیاری از منابع کلاسیک و اساسی این حوزه، مانند منابع خیلی دیگر از حوزههای علوم انسانی و فرهنگپژوهی، هنوز به زبان فارسی ترجمه نشده و بسیاری از کاربردهای این نظریه در بررسی زبان، فرهنگ، ادبیات، و هنر ایرانی-فارسی هنوز تبیین نشدهاند. مجموعۀ حاضر، ضمن قدردانیِ کوششهای پیشین و احترام به تمام پژوهشگران و مترجمان این حوزه، گامی است در معرفی بیشتر بعضی از ابعاد نشانهشناسی که شاید کمتر در منابع فارسی بحث و بررسی شده باشند. مجموعۀ حاضر شامل گزیدهای از جستارهای بدیع و آگاهیبخش از منابع مختلف دربارۀ جنبههای گوناگون و جالب نظریه و کاربرد نشانهشناسی در تحلیل متون ادبی و سینمایی است و طوری سازمان یافته که نوعی کتاب راهنما (companion) برای پژوهشگران، مدرسان، دانشجویان، و حتی عمومِ علاقهمندان به حوزۀ نشانهشناسی باشد زیرا فصول مختلفِ آن ابعادِ گوناگون نشانهشناسی را با دقت و ظرافت تبیین و تحلیل میکنند، از جمله تعریف و حدودوثغور نشانهشناسی، اصول اولیۀ آن، نظریهپردازان مهم آن، مناسبت آن با بلاغت [= ریطوریقا] و بوطیقا [= ساختارشناسی]، کاربرد آن در فلسفۀ ادبیات و فلسفۀ فیلم، و کاربرد آن در نقد ادبیات و سینما. فصول این مجموعه بر اساس موضوعِ آنها از کلی به جزئی و با اولویتِ نشانهشناسیِ ادبیات مرتب شدهاند. در ادامۀ این دیباچه، چکیدهای از فصلهای نُهگانۀ این مجموعه بهترتیب بیان میشود تا خواننده منطق گزینش و چینش و همچنین موضوع و مضمون این جستارها را بهتر دریابد.