این جستار شگرد روایی «گفتمان غیرمستقیم آزاد» را در رمان لب بر تیغ حسین سناپور (1389) بررسی می کند. پس از بحثی دربارۀ ساختار روایت در این رمان، شیوه های چهارگانۀ بازنمود گفتمان شخصیت ها در روایت های داستانی با ذکر نمونه هایی معرفی می شوند. از آن میان، گفتمان غیرمستقیم آزاد اهمیتی ویژه دارد، زیرا یگانه سبک روایی است که موجب ابهام و تکثر معنای متن می شود. در بخش پایانی مقاله، با تحلیل دو قطعه از رمان لب بر تیغ نقش شگرد گفتمان غیرمستقیم آزاد در روایت این داستان توضیح داده می شود. بحث اصلی این مقاله آن است که کاربرد گفتمان غیرمستقیم آزاد موجب می شود که گفتمان راوی و گفتمان شخصیت کانونی ساز به طور هم زمان در متن حضور داشته باشند، به گونه ای که نتوان یکی را بر دیگری غالب دانست. در نتیجه، گفتمان روایت میان عینیت و ذهنیت نوسان پیدا می کند و چندصدایی می شود، زیرا صدای راوی و صدای شخصیت ها مدام در حال گفت وگو با یکدیگرند.