1403/09/03
محمد غفاری

محمد غفاری

مرتبه علمی: استادیار
ارکید: https://orcid.org/0000-0003-4012-0093
تحصیلات: دکترای تخصصی
اسکاپوس: 55573741900
دانشکده: دانشکده ادبیات و زبان های خارجی
نشانی: دانشگاه اراک، دانشکدۀ ادبیات و زبان‌ها، گروه زبان و ادبیات انگلیسی
تلفن:

مشخصات پژوهش

عنوان
تکرار ابدیِ غرب شیفتگی: داریوش آشوری و کین توزیِ روشنفکری ایرانی
نوع پژوهش
مقاله چاپ‌شده
کلیدواژه‌ها
کین توزی، داریوش آشوری، روشنفکری ایرانی، نیچه، ماکس شلر، جهان سوم، غرب زدگی، هیچ انگاری، تقدیردوستی
سال 1397
مجله نگاه نو
شناسه DOI
پژوهشگران محمد غفاری

چکیده

«کین توزی» (یا «بغض ورزی»/“ressentiment”) یکی از مفهوم های اساسی در فلسفۀ فریدریش نیچه است. داریوش آشوری (ز. 1317)، اندیشمند ایرانی، در دو دهۀ اخیر، در جستارهایی که در باب روشنفکری ایرانی نوشته، از این مفهوم نیچه استفاده کرده است تا علت بحران روانیِ روشنفکران ایرانی و درماندگی آنان را تشخیص دهد و علاجی برای آن تجویر کند. اما، آشوری هیچ گاه، چنانکه باید و شاید، این مفهوم را شرح نمی دهد و چگونگی کاربرد آن در تبارشناسی روشنفکری ایرانی را تبیین نمی کند. به همین دلیل، سخنان آشوری در این باره انسجام و پیوستگی کافی ندارند و، دست آخر، مخاطب او نمی تواند طبقه بندی روشنی از تاریخ روشنفکری کین توزاﻧﺔ ایرانی در ذهن خود مجسم کند. در این نوشته، ابتدا مفهوم کین توزی در اندیشۀ نیچه را به اختصار شرح می دهم و، سپس، با روشی ساخت گشایانه به نقد کلی کاربرد آن در آثار آشوری می پردازم و نشان می دهم که در نهایت خود آشوری نیز دچار کین توزی است.