را از خاک بزداید. در همین راستا پژوهش حاضر به ارزیابی توانایی گیاهپالایی گونه عسلی های آلوده به سرب میپردازد. روش کار: آزمایش در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با پنج سطح محلول نیترات سرب و گونه عسلی در شرایط گلدانی اجرا شد. پس از رشد و گلدهی، غلظت سرب در اندامهای مختلف گیاه به روش هضم اسیدی با استفاده از دستگاه جذب اتمی سنجیده شد. به منظور ارزیابی توانایی گونه انتخاب شده در پاکسازی محیط از فلزات سنگین، از دو شاخص فاکتور تغلیظ زیستی و فاکتور انتقال استفاده شد. نتایج: یافتههای این مطالعه نشان داد که بیشترین تجمع سرب در اندام برگ میباشد. با توجه به این یافتهها میتوان انتظار داشت با افزایش غلظت سرب در خاک، تجمع در اندامهای گونه عسلی نیز افزایش یابد. بهطور کلی میزان انباشت سرب در اندامهای این گونه گیاهی از الگوی ساقه<ریشه<برگ پیروی میکرد. نتایج حاصل از محاسبه شاخصهای فاکتور تغلیظ زیستی و فاکتور انتقال در گونه عسلی، بیانگر مقادیری بالاتر از 1 برای این شاخصها بود که نشان دهنده پتانسیل بالا در انتقال و انباشت سرب در بخش هوایی گونهی گیاهی مورد بررسی است. نتیجهگیری: گونه گیاهی انتخاب شده با توجه به شاخصهای تعریف شده برای گیاهان بیش اندوز فلزات سنگین و با در نظرگرفتن ضریب تغلیظ زیستی و فاکتور انتقال، توانایی بالایی در پالایش خاکهای آلوده به سرب را دارد و میتوان آن را در گروه گیاهان بیشاندوز قرار داد.