فرایند برنامه ریزی استراتژیک، اساسا فرایندی هماهنگ کننده بین منابع داخلی سازمان و فرصت های خارجی آن می باشد. هدف این فرایند نگریستن از درون "پنجره استراتژیک" و تعیین فرصت هایی است که سازمان از آنها سود می برد و یا به آنها پاسخ می دهد. بنابراین فرایند برنامه ریزی استراتژیک یک فرایند مدیریتی است، شامل هماهنگی قابلیت های سازمان با فرصت های موجود. این فرایند گام به گام است و برای هرگام آن دستورالعمل های مشخصی تجویز شده است. محصول فرایندهای این رویکرد به ندرت یک استراتژی خلاقانه و تحول آفرین است و روش های مربوط بیشتر بر انتخاب مناسبترین الگوی استراتژی از میان الگوهای شناخته شده متکی هستند. برنامه ریزی استراتژیک دارای مزایایی است 1: قبل از پیش آمدن مشکلات احتمالی از وقوع آن ها خبر می دهد. 2: به علاقه مند شدن مدیران به سازمان کمک می کند. 3: تغییرات را مشخص کرده و شرایط عکس العمل در برابر تغییرات را فراهم می کند.4: هر نیازی را که برای تعریف مجدد سازمان ضروری است، تعیین می کند. 5: عملی ساختن بسترهای مناسب برای دستیابی به اهداف از پیش تعیین شده را بهبود می بخشد. 6:به مدیران کمک می کند که درک روشن تری از سازمان داشته باشند. 7: :شناخت فرصت های بازارهای آینده را آسان تر می سازد. هدف از اجرای برنامه ریزی استراتژیک کمک به اجرای قانون است تا جایگاه و مسیر چگونگی رسیدن به آنرا مشخص کند گرچه ادارات مختلف از الفاظ مختلفی استفاده می کنند ولی همگی باید برای رسیدن به موفقیت و پیشرفت برنامه ریزی کنند . مراکز اموزش عالی در دنیا باید با دیدگاهی استراتژیک وضعیت موجود خود را مورد برسی دقیق قرار دهند و با ترسیم بصیرت ها و رسالت ها بر اساس قوت ها، ضعف ها، فرصت ها و نگرانی ها اهداف خود را تعیین کنند تا در قالب برنامه های عملیاتی مرتبط به وظایف خود به نحوی موثر بتوانند پاسخگوی نیازهای جامعه و مشکلات جهانی شدن برایند