این جستار کوشیده است وجوه اشتراک و افتراق در تصویرسازیهای اشعار فروغ فرخزاد و هوشنگ ابتهاج، با استفاده از واژههای نمادین را به روش توصیفی- تحلیلی، بررسی کند. این شاعران در برههای از زندگی ادبی خود، واژگانی نظیر شب گور (نماد تنهایی)، سپیدهدم (نماد رهایی از غم) و امثالهم را برای بیان درونمایههای شخصی به کاربردهاند و با تغییر دیدگاه در زندگی شخصی و هنری، واژگانی نظیر خیابان وحشت زده (نماد ظلم)، سحرگاه خونین (نماد اعدام دادخواهان) و امثالهم را برای اعتراض نسب به سیاستهای پهلوی استفاده کردهاند. تفاوتهای این دو شاعر در بیان چگونگی بعضی از درونمایهها شعری است. دیگر واژههای نمادین به همین روال در زمینههای مختلف به کار میروند.