ادبیات تطبیقی از جمله علومی است که به بررسی آثار ادبی فرهنگ ها و ملل مختلف می پردازد و در آن به اشتراکات و افتراق هر یک پرداخته می شود. پژوهش حاضر به تطبیق دو اثر شاهنامه فردوسی و شاه لیر شکسپیر که از جمله آثار کلاسیک و مطرح جهان شرق و غرب هستند خواهد پرداخت و در آن به انگیزه واگذاری حکومت و قدرت توسط شاه به جانشین و چگونگی این انتقال قدرت توجه خواهد شد. روش پژوهش از نوع دیدگاه آمریکایی است چراکه در این دیدگاه و مکتب، دست پژوهشگر و محقق تطبیقی بسته نیست و در تمام امور تطبیقی می تواند دست برده و آن را بررسی و تحلیل نماید. در این نوشتار به ده داستان از شاهنامه فردوسی: «ضحاک، فریدون، کی کاووس، رستم و سهراب، کی خسرو، لهراسب، گشتاسب، اسفندیار، بهرام گور و خسرو پرویز» پرداخته شده و با نمایش نامه شاه لیر مورد بررسی و تطبیق قرار خواهد گرفت. بررسی هر داستان به صورت مجزا و مطابق با ساختار شاهنامه خواهد بود و به نقاط اشتراک و تفاوت هر یک اشاره خواهد شد.