1403/09/02
محمود میرزایی (بازنشسته)

محمود میرزایی (بازنشسته)

مرتبه علمی: دانشیار
ارکید: https://orcid.org/0000-0002-8488-4135
تحصیلات: دکترای تخصصی
اسکاپوس: 55574123084
دانشکده: دانشکده علوم پایه
نشانی: دانشگاه اراک- دانشکده علوم پایه- گروه فیزیک
تلفن:

مشخصات پژوهش

عنوان
اکتشاف طلا با استفاده از روشهای ژئوالکتریکی
نوع پژوهش
پایان نامه های تقاضا محور و غیر تقاضا محور
کلیدواژه‌ها
طلا، اپی ترمال، ژئوالکتریک، قطبش القایی
سال 1395
پژوهشگران محمود میرزایی (بازنشسته)(استاد راهنما)، رضا قناتی(استاد مشاور)، اکرم السادات موسوی(دانشجو)

چکیده

با توجه به نقش بسیار حساس طلا در بازارهای جهانی و کاربردهای آن در صنایع مختلف، اکتشاف این فلز از اهمیت ویژه ای برخوردار است. به علت پنهان بودن ذخایر معدنی طلا، به کارگیری روشهای ژئوفیزیکی در اکتشاف ضروری است و برای مطالعه ساختارهای معدنی ترکیبی از روشهای ژئوالکتریکی بسیار موثر است. به منظور اکتشاف کانسارهای فلزی به خصوص از نوع پراکنده، استفاده از روشهای ژئوالکتریکی قطبش القایی به همراه مقاومت ویژه به نتایج ارزنده ای می انجامد. هدف از این پژوهش تعیین محدوده های کانی سازی طلا در منطقه ای در بخش قاقازان غربی شهرستان تاکستان است که در قسمت ابتدایی ارتفاعات طارم واقع شده است. ریخت شناسی عمده ی این منطقه، شامل مونزودیوریت، آندزیت و توف ریولیتی، به همراه رگه و رگچههای کوارتز کانی دار می باشد. این رگهها به طور عمده در واحد مونزودیوریت و در شکستگی ها تشکیل شده اند. بر اساس مطالعات زمین شناسی و بررسی های صحرایی، کانی شناسی و ژئوشیمیایی قبلی انجام شده در این منطقه، منشأ دگرسانیها را گرمابی و نوع کانی سازی را اپی ترمال دانسته اند. برداشتهای مقاومت ویژه و قطبش القایی در این منطقه بر روی 20 پروفیل با استفاده از آرایه ی دوقطبی- دوقطبی عمود بر روند رخنمون های سیلیسی سطحی صورت گرفته است. داده های برداشت شده با استفاده از نرم افزار Res2dinv مدل سازی شدند و مقاطع مدل سازی شده مورد تفسیر قرار گرفتند. نتایج نشان داد که محل کانی سازی طلا در این منطقه تا حد زیادی از روی مقادیر بارپذیری بالا و مقاومت ویژه متوسط تا بالا قابل تشخیص است که دلیل آن وجود رگه های کوارتز با مقاومت بالا و وجود کانی های فلزی و سولفیدهای پراکنده ی درون آن با بارپذیری بالا است. وارون دوبعدی داده های مقاومت ویژه و نمودارهای پروفیلی آن نیز منجر به شناسایی بهتر ناپیوستگی هایی شد که احتمال کانی سازی در آنها زیاد است. با توجه به انتخاب فاصله های الکترودی 20 متر، عمق برداشت داده ها محدود بوده و با توجه به مقاطع قطبش القایی، بارپذیری در این عمق ضعیف تا متوسط است که نشان دهنده ی کانی سازی سولفیدی ضعیف در عمق مورد بررسی است و اکثر بی هنجاریهای بارپذیری مربوط به عمق بیش از 40 متر می باشند. در نهایت در این تحقیق بعد از تفسیر داده های برداشت شده، بهترین نقاط حفاری پیشنهاد شده است.