فرهنگ تضاد به معنای میل به تضادآفرینی و عدول از آداب تضاد همواره به عنوان مانعی برای تحقق توافق اجتماعی و پیدایی انواع واگراییها است. مقاله حاضر سعی دارد با استخراج عوامل موثر بر پیدایی و تشدید این موضوع، مدلی برای آسیبشناسی فرهنگ تضاد ارائه دهد. بدین منظور تلاش شده است با استفاده از روش تحلیل مضمون و بهرهگیری از ظرفیتهای اسناد پژوهشی و مصاحبهها از نخبگان دانشگاهی به این دغدغه پاسخ داده شود. جامعهپذیری نامتساهل، فقدان ظرفیتهای لازمه برای کسب سرمایه اجتماعی، تهنشست مرتبط با جامعه استبدادزده، قطاعی شدن جامعه، ساختار حقوقی و قانونی نامتساهل، تجربه ناامنی و ناپایداری، ضعف نیروهای مدنی، قبیلهگرایی و اقتضائات فرهنگی مرتبط با آن در ساحتهای مختلف اجتماعی از جمله مضامین پایهای هستند که فضای تبیینی مساله را شکل میدهند. منطبق با شبکه مضمونی، تمامی مضامین پایه (25 مورد) حول سه مضونِ سازماندهنده صورتبندی شدهاند؛ و من حیثالمجموع ساختار تضادآفرین بر مبنای سهگانه حمایتگرهای فرهنگی تضاد، حمایتگرهای اجتماعی تضاد و حمایتگرهای سیاسی تضاد ترسیم شد. همسو با چنین مدلی راهبردهای پژوهشی معطوف به لزوم دستکاری و تغییر مثبت در ابعاد سهگانه ارائه شدند.