از آغاز اسلام، مبارزه با انحراف همیشه در دستور کار پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم و ائمه معصومین علیهمالسلام بوده و جاء سیره ایشان در زندگی محسوب میشده که هدف از آن، حفظ و حراست از آموزههای اسلام بوده است. امام جواد و امام هادی علیهماالسلام نیا با توجه به ویژگی عصر حضورشان و حساسیت بیش از پیش خلفاء در مورد شیعه، با جریانهای انحرافی مواجه بودند؛ در آن زمان، از یک سو، حکومت عباسی میکوشید تا با روشهای مستقیم و غیرمستقیم هر گونه فعالیت سیاسی، اجتماعی و فرهنگی امام و شیعیان را تحت نظر قرار دهد و از سوی دیگر، کارشکنی جریانهای انحرافی شیعی و غیرشیعی مانند غلات، واقفیه، اهل حدیث و... و در نتیجه آن، ایجاد مسائل کلامی و فقهی متعدد در میان جامعه، شرایط را بر این دو امام پیچیده تر میکرد. این شرایط برای رهبری و هدایت، نیازمند یک امام معصوم همچون امام جواد و امام هادی علیهماالسلام بود که به این اوضاع سامان داده، اسلام را از شرّ تفکرات غلط آنان حفظ نمایند و مانع انهدام مواریث اهل بیت شوند. اهمیت پرداختن به این مسأله در این است که شیعه به دلیل فشار، محاصره و کنترل حکومت عباسی شرایط ارتباط آزادانه با امام خود را ندارد؛ اما این مانع از مقابله و مبارزه این دو امام بارگوار با این جریانها نشد. پژوهش حاضر با جمعآوری کتابخانهای و روش توصیفی و تحلیلی به دنبال شناساندن رفتار و نوع مواجهه امام جواد و امام هادی علیهماالسلام با این جریانها است. ایشان از طریق مهندسی همه ظرفیتهای موجود و با اتخاذ راهبردهای مختلف علمی و عملی همچون برگااری مناظرات علمی، تحریر رسالههای کلامی، رفع شبهات دینی، سخنرانیها و مکاتبات و گاهی برخورد با شدّت مثل محروم نمودن آنان از وجوهات شرعی، بیاعتنایی به آنان و در مواقع لاوم و با توجه به آثار عملکردشان، مهدورالدم اعلام نمودن آنان، به مبارزه با آنها میپرداختند.