در حوزه زبان شناسی و نظریه های ادبی، زبان فارسی و عربی معاصر سخت متأثر از ترجمه است . بامقایسه کتاب ها و مقالات فارسی و عربی در حوزه نقد ادبی در می یابیم که مترجمان عرب زبان به رغم ترجمه های متعدد برای هر اصطلاح، عملکرد مقبول تری دارند . شاید از دلایل این موفقیت، قابلیت اشتقاقی زبان عربی باشد. اصطلاح «intertextuality» در زبان عربی به «التّناص»، «تداخل النّصوص» «التفاعل النّصی» و معادل های دیگری ترجمه شده و به ترتیب، به معنای « دادوستد متون »، « تداخل متون » و « تعامل متون » است؛ اما این اصطلاح در زبان فارسی به «بینامتیت» ترجمه شده که دربردارنده مفاهیم موجود در این نظریه نیست. در این مقاله با مقایسه معادل های فارسی و عربی اصطلاحات مربوط به نظریه «بینامتنی» وجوه موفقیت یا ناکامی مترجمان فارسی و عربی را نقد و بررسی می کنیم.