هدف پژوهش حاضر شناخت صلاحیت های مورد نیاز در راستای توسعه کارآفرینی در صنایع دستی است. بر این اساس یکی از مهم ترین موسساتی که در این عرصه اقدامات مهم پژوهشی و ساختاری انجام داده است مورد بررسی قرار گرفته است. پژوهش حاضر با رویکرد کیفی و با روش تحلیل مختوا به این امر پرداخته است. از نتایج پژوهش می توان چنین استنباط کرد که در آموزشهای حوزه صنایع دستی جامعیت موضوعات اقتصادی، کارآفرینی و فرهنگی در اولویت قرار دارد. نیاز است این موارد در راستای هم مورد توجه قرار گیرند.