مقدمه و هدف: شناسایی مناطق ژنومی که هدف انتخاب بودهاند، یکی از راهکارهای اصلی تحقیقات زیستی است. بهعبارت دیگر اهلیسازی و انتخاب بهشدت در خصوصیات ظاهری و رفتاری حیوانات اهلی امروز تغییر ایجاد کرده است. در این مسیر انتخابهای انجام شده توسط انسان نشانههای قابل شناسایی را در ژنوم بزهای امروزی بهجا گذاشته است که شناسایی این نشانهها میتواند به اصلاح و بهبود ژنتیکی صفات مهم اقتصادی در این حیوانات کمک کند. طی دهههای اخیر تمایل به شناسایی مناطق ژنومی که حاوی ژنهای کاندیدایی که هدف انتخاب بودهاند روبه افزایش بوده است. شناسایی نشانههای انتخاب میتواند دیدگاههای ارزشمندی در مورد ژنها و یا مناطق ژنومی که تحت انتخاب مثبت بوده و یا هستند فراهم کند که بهنوبه خود منجر به درک بهتر ارتباط ژنوتیپ با فنوتیپ میشود. هدف از این مطالعه، شناسایی ژنهای کاندیدا و مناطق ژنومی تحت انتخاب مثبت در بزهای نژاد بیتال از طریق روشهای شناسایی ردپای انتخاب و هستیشناسی ژن میباشد. مواد و روشها: در این پژوهش اطلاعات ژنوتیپی مربوط به 631 رأس بزهای نژاد بیتال تعیین ژنوتیپ شده توسط آرایههای Caprine 50K BeadChip شرکت ایلومینا استفاده شد. ابتدا جهت اطمینان از کیفیت دادههای تعیین ژنوتیپ، مراحل مختلف کنترل کیفیت روی دادههای اولیه تعیین ژنوتیپ شده قبل از آنالیزهای ژنومی انجام شد. برای فیلتراسیون دادههای ژنوتیپ شده، ابتدا نمونههایی که فراوانی نرخ تعیین ژنوتیپ آنها کمتر از 90% بود، شناسایی و حذف شد. در مرحله بعد نشانگرهایی که حداقل فراونی آللی در آنها کمتر از 5% بود حذف شدند. سپس نشانگرهایی که نرخ تعیین ژنوتیپ آنها در نمونهها کمتر از 95% بود شناسایی و حذف شدند. در نهایت برای SNPهای باقیمانده آنهایی که بر روی کروموزوم جنسی بودند و یا در تعادل هاردی-واینبرگ قرار نداشتند کنار گذاشته شدند. پس از کنترل کیفیت دادههای اولیه تعیین ژنوتیپ شده با استفاده از نرمافزار PLINK (v1.90; http://pngu.mgh.harvard.edu/purcell/plink) نهایتاً 36861 نشانگر SNP و 594 رأس دام وارد آنالیزهای بعدی شدند. برای شناسایی نشانههای انتخاب از روش مبتنی بر عدم تعادل پیوستگی ژنی و آزمون نمره هاپلوتیپ تمایز یافته (iHS) با استفاده از بسته نرمافزاری REHH در نرمافزار R انجام شد. ژنهای کاندید با استفاده از SNPهایی که در بازهی 1% بالای iHS واقع شده بودند، با استفاده از نرمافزارPLINK و توسط لیست ژنی شرکت ایلومینا در محیط R شناسایی شدند. همچنین، برای بررسی وجود QTLهای مرتبط با صفات مربوط به صفات مهم اقتصادی در مناطق شناسایی شده معنیدار، از آخرین نسخهی منتشر شده پایگاه genome Animal استفاده شد. بهمنظور شناسایی مراحل بیولوژی ژنهای شناسایی شده از آنالیز هستیشناسی استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل هستیشناسی ژنهای شناسایی شده از پایگاه برخط DAVID (http://david.abcc.ncifcrf.gov) استفاده گردید. همچنین برای تفسیر بهتر عملکرد ژنهای بهدست آمده از پایگاههای اطلاعاتی آنلاینGeneCards http://www.genecards.org)) و (http://www.uniprot.org) UniProtKB استفاده شد. یافتهها: از مجموع 53347 نشانگر SNP بهکار رفته در این تحقیق، 36861 نشانگر توانستند مراحل مختلف کنترل کیفیت را بگذرانند. بهطور کلی 3963 نشانگر بهدلیل حداقل فراوانی آللی کمتر از 05/0، 1342 نشانگر بهدلیل نرخ تعیین ژنوتیپ کمتر از 95% در هر نمونه، 9761 نشانگر بهدلیل عدم تعادل هاردی واینبرگ و 1420 نشانگر با موقعیت ناشناخته و همچنین 37 نمونه بهدلیل فراوانی تعیین ژنوتیپ کمتر از 90% حذف شدند. نتایج این پژوهش منجر به شناسایی ده منطقه ژنومی روی کروموزومهای 4، 6، 7، 11 (دو منطقه)، 13، 14، 15، 17 و 18 با بالاترین ارزش آزمون آماره iHS شد. ژنهای شناسایی شده در مناطق مورد انتخاب با اندازه بدن (SPP1, TNPO2)، متابولیسم چربی (SDCBP)، رشد و توسعه استخوان (IBSP, MEPE) و متابولیسم انرژی (TRPC3, UCP2, FBP1) مرتبط بودند. برخی از این ژنها در مناطق تحت انتخاب با مطالعات قبلی همخوانی داشتند. بررسی QTLهای گزارش شده در مناطق انتخابی و اورتولوگوس گاوی در مناطق شناسایی شده، QTLهای مرتبط با میانگین خوراک مصرفی، وزن لاشه و اندازه بدن قرار داشتند. از بین مسیرهای زیستی شناسایی شده، مسیرهای skeletal system development و calcium channel complex و مسیرهای KEGG شامل Glucagon signaling pathway و AMPK signaling pathway نقش مهمی در تنظیم یون کلسیم، متابولیسم مواد غذایی، هموستازی گلوکز و رشد و توسعه عضلات اسکلتی داشتند. نتیجهگیری: در هر صورت، ژنهای متعددی که در نواحی شناسایی شده بر اساس عملکرد میتوانند بهعنوان کاندیداهای تحت انتخاب مطرح باشند. برخی از این ژنها در مناطق تحت انتخاب با مطالعات قبلی همخوانی داشتند و بیشتر در مسیرهای بیولوژیکی مرتبط با رشد، وزن بدن، فرآیندهای متابولیکی، صفات تیپ نقش دارند. همچنین، بررسی QTLهای موجود در مناطق تحت انتخاب نشان داد که این QTLها با بعضی صفات اقتصادی مهم از قبیل وزن بدن، عمق بدن، وزن و ترکیبات لاشه ارتباط دارند. در هر حال نیاز به بررسیهای پیوستگی و عملکردی بیشتری جهت شناسایی عملکرد ژنها میباشد. همچنین بررسی بیشتر QTLهای مرتبط با مناطق ژنومی انتخاب شده از مطالعات جستجوی نشانههای انتخاب و مطالعات پیوستگی ضروری است. نتایج این تحقیق میتواند در درک ساز و کار ژنتیکی کنترل کننده صفات رشد مورد استفاده قرار گیرد و با توجه به تأیید مناطق قبلی پویش ژنومی و شناسایی مناطق ژنومی جدید، استفاده از یافتههای این پژوهش میتواند در انتخاب ژنتیکی بز از طریق افزایش وزن بدن مفید واقع شود.