در پایان نامه حاضر که تحقیق زیبایی شناسی غزلیات میرزاده عشقی به روش تحلیل محتوا انجام گرفته، ابتدا به تعریف و کلیات زیبایی و پیدایش زیبایی شناسی به عنوان یکی از شاخه های علوم و نظر قدما و فیلسوفان اخیر درباره ی آن می پردازیم، سپس بحث زیبایی غزلیات عشقی را با رویکرد قدیم و جدیم پی می گیریم. با توجه به سیر تکاملی زیبایی شناسی و به منظور واضح و آشکار ساختن مسیر به دو محور زیبایی از دید قدما و جدید پرداخته شده است که البته با توجه به گسترگی عوامل زیبایی از دید قدمایی و جدید ناچار به محدود کردن حوزه بررسی ها شده ایم و به همین منظور تلاش بر تمرکز بر تشبیه، استعاره، مجاز و کنایه در بین عواملی که از نظر قدما زمینه ساز زیبایی بوده و در زیبایی جدید تکیه بر موسیقی، تناسب و آشنایی زدایی است. نتایج بدست آمده از طریق بررسی و تحلیل غزل به غزل صورت گرفته است و عواملی که در زیبایی شناسی با توجه به رویکردهای مورد بررسی دخیل اند، تفکیک و تحلیل شده است. براساس تحلیل های صورت گرفته و چنانکه نتیجه بحث نشان می دهد در محور زیبایی قدیم، استعاره بیشترین تأثیر زیبایی شناسی در غزلیات عشقی را از دیدگاه قدما به خود اختصاص داد، همچنین گفتنی است که در بین نگاه جدید رعایت تناسب در محورهای گوناگون و موسیقی در زیبایی شناسی جدید از جمله ارکان اصلی سازنده زیبایی غزلیات عشقی را تشکیل می دهد. با وجود گرایش شاعر به شکستن حصارهای شعر کلاسیک، وی در شاخصه های اصلی ادبیات، چون خلق تصویرهای خیالی و بکارگیری عناصر تشبیه مهارت داشته است. خواننده با مطالعه آثار عشقی به ظرافت طبع و نوگرایی و آوردن مضامین دلنشین در اشعار، که با ذوق سرشار خود و بدون هیچ تصنعی آنها را به نمایش گذاشته است، پی می برد. هنر دیگر عشقی آن است که به خوبی توانسته، تصویرهای شعری را در خدمت آرمانهای سیاسی و اجتماعی خود بکار گیرد و انتقادهای تند سیاسی را در قالب تشبیه بیان کند. عشقی از قالب های مختلف شعری اعم از سنتی و نو، به طور گسترده استفاده کرده و با وجود تسلط بر اکثر قالب های سنتی، علاقه بیشتری به مسمط، قصیده و غزل دارد. مسمط را برای بیان اندیشه های سیاسی- اجتماعی مناسب تر می داند؛ همچنین از کنایات قاموسی و رایج در بین عامه نبستاً بیشتر استفاده کرده است.