چکیده عوامل ادبیّت در ادبیات کودک و نوجوان شعر-گروه سنّی «د» ادبیّت اصطلاحی است که توسط فرمالیست های روسی وارد حوزه نقد و زیبایی شناسی آثار ادبی شد. از نظر آنها ادبیّت آن چیزی است که یک متن را به اثر ادبی تبدیل می کند بنابراین در تحلیل زیبایی شناسی و نقد یک اثر ادبی آن چیزی که اولویت و اهمیّت بسزایی دارد، ادبیّت است. ادبیّت هنگامی شروع می شود که هنرسازه ها خود را در متن نمایان کنند و توجه مخاطب را برانگیزانند. این هنرسازه ها عبارتند از: وزن، قافیه، ردیف، تشبیه، تشخیص، استعاره، حسّ آمیزی، تکرار، جناس و ... . شعر هنری زبانی است که به دنبال کشف راه های تشخّص بخشیدن به امکانات زبان و نمایان کردن هنرسازه ها است به بیانی دیگر شعر کلامی است که برجسته سازی هایی را در زبان به وجود می آورد که این باعث هنجارگریزی و انحراف کلام از جریان طبیعی خود است. از مهمّ ترین کارکردهای شعر ایجاد حسّ لذّت در مخاطب است. شعر و ادبیات کودک در دوره معاصر تا حدودی جایگاه خود را پیدا کرده است. در بیانی کلّی هدف ادبیات کودک ایجاد پیوند همه سویه با کودک است. از آنجا که کودکان با محدودیت هایی در زمینه شناخت روبه رو هستند به تناسب سن و میزان تحوّل عقل و شناخت، با اطراف خود ارتباط برقرار می کنند و از مفاهیم برداشت هایی دارند. برای ایجاد ارتباط و پیوند همه سویۀ کودک، جذابیّت کلام ادبی و تناسب آن با رده سنی کودک در ادبیات کودک بسیار مهمّ است. از اصلی ترین عوامل جذّابیت و ادبیّت آثار ادبی در ادبیات کودک (به ویژه شعر کودک) زبان شعر، تخیّل شاعرانه، موسیقی و درون مایه های متناسب با کودکان قابل ذکرند. زبان در ساختار شعر کودک نقش مهمّی دارد و اساساً زبان یکی از مقوله های خاص زیباشناسی ادبیات کودک است. نوشتن به زبان کودک و نوجوان همیشه جذّاب و از طرفی بسیار سخت است. زیرا نویسنده باید از وجود خودش بیرون بیاید، از روحیاتش فاصله بگیرد و خود را کودکی فرض کند تا بتواند بنویسد. همچنین شاعر با محدودیت هایی چند از جمله میزان درک و دریافت مخاطب، گنجینه محدود واژگانی کودک و ... مواجه است، که در آفرینش اثر ادبی همه این ها را باید در نظر داشته باشد. از الزامات اولیّه شاعر در شعر کودک این است که با زبانی ساده و قابل فهم شعر بسراید؛ بدین صورت که واژگان باید برای کودک قابل فهم و درک باشد تا کودک بتواند شعر را به خوبی حسّ کند