صورخیال ازجمله عناصری هستند که، شاعران و نویسندگان برای زیباتر ساختن کلام خود از آن بهره می گیرند. در ادوار مختلف شعر فارسی همواره با تصویرهای بیانی مختلف روبرو می شویم که هریک به نوبه ی خود حائز اهمیّت است و محقّقان می توانند با بررسی آن ها به شیوه ی تفکر شاعران و چگونگی کاربرد تصاویر مختلف درشعر آنان پی ببرند. مولوی وسنایی به عنوان شاعران صاحب سبک و تأثیرگذار در ادب فارسی صاحب آثار ممتازی چون مثنوی معنوی وحَدیقَه الحَقیقَه می باشند. پژوهش حاضر سعی دارد با استخراج تصاویر مختلف بیانی در ابیات مرتبط با موضوع مهم کلامی" جبر و اختیار" دیدگاه کلامی هر دو شاعر را نسبت به این مسأله تبیین نماید و تصویرهای زبانی به کار رفته، درهر دو اثر را از نظر زیبایی شناسی تحلیل نماید و برتری ها و مزیّت ها و همچنین نقاط ضعف و کاستی در هر دو اثر عرفانی را در انتقال پیام مقایسه نماید و در نهایت این نتیجه حاصل گردد که کدام شاعر توانسته است با به کارگیری هنرمندانه تر صورخیال در اثر خود در طرح مبحث مهم کلامی" جبر و اختیار" موفق تر عمل نماید و با جذب مخاطب و تأثیری که بر او می گذارد بهتر توانسته است او را با حقایق عرفانی آشنا سازد و در انتقال پیام به مخاطب خویش بهتر عمل کند.