چکیده داستان اعرابی از جمله داستان هایی است که در متون مختلف منظوم و منثور » اعرابی و سبوی آب « داستان فارسی آمده است. در میان آثار منظوم، این داستان را در مصیبت نامه عطِّار، مثنوی و دفتر هفتم مثنوی می توان دید. در این مقاله، به منظور شناختن قدرتِ خلِّاقیت و داستان پردازی سرایندگان این آثار، برخی از عناصر این داستان چون پیرنگ، شخصیّت، گفت وگو، حقیقت نمایی و زاویه دید بررسی می گردد. تحلیل زاویه دید بر اساس دیدگاه روایت شناسانی چون پرینس و ریمون کنان، که آن را کانونی شدگی می نامند، نشان می دهد که تعداد شخصیّت های - کانونی شده داستان در مثنوی مولوی بیشتر است. به نظر می رسد مولوی با گسترش دادن پیرنگِ داستان و نیز با افزودن بر تعداد شخصیّت ها و ایجاد گفت وگوهای طولانی، داستان و عمل روایت را جذِّاب تر نموده است. نگارندگان این جُستار می کوشند با بررسی عناصر یادشده نشان دهند کدام یک از این سرایندگان در پرداخت این داستان موفق تر بوده اند. سراینده گُمنام دفتر هفت ، م به رغم آنکه مثنوی را پیشِ رو داشته است، بهره چندانی از شیوه های داستان پردازی مولوی نبرده است. کلیدواژه ها: داستان اعرابی و سبوی آب، مصیبت نام ، ه مثنو ، ی دفتر هفتم مثنوی، عناصر داستان.