با رشد دیجیتالی شدن صنایع و انقلاب صنعتی چهارم، سازمانها شروع به تغییر فرآیندهای کسبوکار خود و اتخاذ فناوریهایی به منظور پیشرفتهتر، مشتریمدارتر و پایدارتر شدن کردهاند. اگرچه معرفی فناوریهای جدید و پیادهسازی اقتصاد چرخشی چالشهای بسیاری را برای سازمان ایجاد میکند، اما ارزش خود را در صنایع مختلف به منظور دستیابی به اهداف پایدار اثبات کردهاست. هدف اصلی این مطالعه، شناسایی و اولویتبندی موانع پذیرش صنعت 4.0 و اقتصاد چرخشی در صنعت لوازم خانگی است و براساس مرور ادبیات، 10 مانع مهم شناسایی شده است. روش این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از حیث نحوه گردآوری دادهها، توصیفی- همبستگی است. برای تجزیهوتحلیل دادههای گردآوریشده، از روش مدلسازی ساختاری تفسیری به منظور سطحبندی موانع پذیرش صنعت 4.0 و اقتصاد چرخشی استفاده شده و براین اساس، عوامل در پنج سطح اولویتبندی شدهاند. در مدل ساختاری، کمبود حمایتهای دولتی به عنوان مانع تاثیرگذار و آغازین شناسایی شده است و موانع انگیزه و تمایل و کمبود جنبههای طراحی مدولار دارای اثرپذیری بالایی هستند. در ادامه، بهمنظور برازش ساختار بهدست آمده، از روش مدلسازی معادلات ساختاری استفاده شده است. بدین منظور پرسشنامه ای حاوی 33 سوال با طیف 5 گانه لیکرت طراحی گردید و به منظور تکمیل آن از 170 از کارکنان صنایع لوازم خانگی کشور نظرخواهی گردید. روایی و پایایی پرسشنامه و همچنین برازش مدل نیز تائید شد. نتایج حاصل از این مطالعه میتواند به عنوان چراغ راهی برای استقرار صنعت 4.0 و اقتصاد چرخشی در صنایع لوازم خانگی کشور مورد استفاده قرار گیرد.