یکی از بحثهای تأملبرانگیز معادشناسی در مورد کیفیت و نحوه تحقق پاداش و عذاب در آن عالم است. افراد زیادی از علمای اسلامی در این زمینه اظهارنظر کردهاند. در این رساله با روش توصیفی تحلیلی به تحلیل و مقایسه دیدگاه آیتالله جوادی آملی و ابن عربی پرداخته و آنها را موردبررسی تطبیقی قرار دادهایم. ابن عربی که از عرفای به نام و مشهور قرن 12 و 13 اسلامی است، بر این باور است که عذاب دوزخیان ابدی نیست، گرچه ظهور آیات قرآن کریم به جاودانگی در جهنم دلالت دارد؛ ایشان معتقد است که ابدیت دوزخ ملازم با عذاب همیشگی نیست. وی با تمسک به دلایلی مانند سبقت رحمت بر غضب الهی، حسن خلف وعید، بازگشت به خدا و غلبه فطرت توحیدی بر عذاب، درصدد تأویل آیات خلود برآمده و معتقد است جهنم بر جهنمیان بعد از مدت طولانی گوارا خواهد شد. ابن عربی بر این اعتقاد است که با تکرار اعمال ناشایست و ملکه شدن آن اعمال، انسان دارای صورت ناریه میشود که دیگر بعد از مدتی طولانی احساس عذاب نمیکند. از سوی دیگر آیتالله جوادی آملی از فیلسوفان و مفسران معاصر درصدد اثبات عذاب دائمی برای اهل خلود در جهنم است و خلود در جهنم را معارض با رحمت عامه نمیداند، هرچند مقابل بارحمت خاصه الهی میداند. ایشان معتقد است درصورتیکه رحمت و عدالت خداوند بهگونهای صحیح معنا شوند، ثابت میشود، همان موجودی که ارحمالراحمین است و عادل، سوزاننده و عذاب کننده است. ایشان تعارض عدالت و خلود را از طریق تجسم اعمال تحلیل میکند. ازنظر ایشان خلود عین عدالت است، زیرا که عذاب عین عمل است نه فراتر از آن. ازآنجاکه انسان مستحق جهنم، هویت ناریه پیداکرده، حقیقت وی چیزی غیر از جهنم نیست. از مهمترین مسائل خلود تفکیک و فرق نهادن بین دوام عذاب و دوام در جهنم است، زیرا اثبات دوام جهنم چندان دشوار نیست ولی اثبات دوام عذاب مشکل است. آیتالله جوادی آملی معتقد است، با آمدن صورت جدید، انسانیت انسان محفوظ میماند؛ یعنی انسان جهنمی، انسانی است که حیوان شده و همین مسئله مایه عذاب برای وی است. ابن عربی همچنین برای نفی خلود در جهنم، بازگشت به خدا را بازگشت به رحمت الهی میداند، درصورتیکه آیتالله جوادی آملی رجوع به خدا را رجوع به رحمت یا غضب الهی میداند.