پدیدارشناسی مکان شاخهای از پدیدارشناسی است که دربارۀ مکان بهعنوان یک پدیدار توجه میکند. مکانها در پدیدارشناسی، شخصیت و روح دارند که توسط عناصر معماری و اشیائی که در مکان قرار میگیرند، خود را به انسانها نشان میدهند. شناخت شخصیت و روح مکان سبب ایجاد حس مکان میشود. بر اساس ویژگیهای فردی، حس مکان در انسانها متفاوت است. پدیدارشناسی تخیل به مکانها از نظر رابطۀ آنها با تخیل توجه میکند. در تحلیل پدیدارشناسی مکان و تخیل داستان زندان، به مکان زندان توجه میشود تا با توجه به حس مکان، نحوۀ تعامل شخصیت داستان با زندان مشخص شود. در این پژوهش تلاش شده است تا مکان زندان در آثار داستانی رضا براهنی بررسی شود. رضا براهنی در داستانهای «آواز کشتگان»، «رازهای سرزمین من»، «بعد از عروسی چه گذشت؟» و «چاه به چاه» به مکان زندان پرداخته است. در این داستانها مکان زندان، سلولهای انفرادی است. عناصری مانند «چشمبند» و «صدا» در این داستانها حضور پررنگ دارند. زندان در داستانهای براهنی به کمک ایجاد هویت و دیگریسازی آمده است. شخصیتهای داستانها برای فرار از درد ناشی از شکنجهگاه به مدد ادبیات و گاه از طریق خاطره، تخیل را فرامیخوانند و لحظات مشقتبار شکنجه را قابل تحمل میکنند.