نقش و کارکرد ایدئولوژیک زبان در شاهنامه یکی از مباحثی است که تا کنون کمتر با رویکردی نظریه محور به آن توجه شده است. این پژوهش در بررسی این مسئله است که فردوسی در شاهنامه چگونه از زبان جهت القای ایدئولوژی برتری ایرانیان استفاده کرده است. و با استفاده از چه ساز و کارهای کلامی ای توانسته این مسئله را گفتامان سازی کند. برای نیل به این هدف از رهیافت ون دایک استفاده شده. نتیجه پژوهش نشان می دهد که فردوسی با استفاده از راهبردهای ایدئولوژیک زبانی نظیر قطب بندی، بازنمایی مثبت، گروه خودی، بازنمایی منفی گروه دیگری، واژگان گرایی، توصیف کنشگران و تعمیم بخشی، توانسته ایدئولوژی برتری ایرانیان را گفتمان سازی کند.