کی از عملکردهای بنیادین ذهن آدمی خلق تقابلها است؛ بنحوی که آموزههای ادیان و مکاتب فلسفی بر بستر تقابلها شکل گرفتهاند. تقابل یکی از محورهای مرکزی شکلگیری ساختار قصاید ناصر خسرو است در سی قصیده جامعۀ نمونه، 954 تقابل، یعنی در هر قصیده 32 مورد، در ساختار قصاید)در محور افقی( مشاهده شد که در سه بخش تقابلهای معنایی و فکری)58/7 درصد(، زوجهای متقابل واژگانی و لفظی )28/7 درصد( و ادبی)12/7 درصد( دستهبندی شدند. ناصرخسرو از تقابلها در محور عمودی کالم)با بسامد بسیار کمتر( نیز بهره برده است که سرایش ابیات زیاد در قالب ادبی قصیده این مجال را در اختیار شاعر گذاشته است. ناصرخسرو از طریق این تقابلها، قصاید خود را تشخّص و سبک شعری خاصی داده است. روش این پژوهش مبتنی بر شیوۀ استقرایی است که از متدولوژی ساختارگرایی و نظریات نقد ادبی جدید استفاده شده است.