وقتی از زیبایی شناسی، آن هم در حوزه نحو، سخن می رود، مقصود از آن، شناسایی جمال و نیز هنر کاربرد قواعد زبان و تأثیر ساز و کارهای زبانی و جنبه های ساختاری بر مضمون و محتواست. کشف انسجام میان ساختار و محتوا و همچنین تأثیر چنین مسئله ای بر انبساط نفس و انفعال احساسات درونی و باطنی انسان، گستره اصلی کنکاش در زیبایی شناسی یک متن است؛ بنابراین، تجربه زیبایی شناسی، امری شهودی، لذت آور، آرام بخش و نشاط آور است و زمینه اساسی آن، حظ بردن است. چگونگی انتخاب و چیدمان واژگان، فرایندی را به وجود می آورد که صورتگرایان به آن برجسته سازی می گویند. این فرایند به ما نشان می دهد که چگونه برخی متون با اینکه از همان عناصری تشکیل شده اند که سایر تولیدات زبانی از آنها به وجود آمده، دارای ویژگی هایی هستند که آنها را متمایز و برجسته می سازد. در زبان عربی نقش ترکیب واژگان و اعراب آن ها و تأثیر این دو در معنای کلی کلام شایان توجه است؛ زیرا دگرگونی بنای کلمه در صرف، تنها بر مفهوم جزئی کلمه اثر می گذارد؛ ولی هرگونه تغییر در ساختمان سخن و نیز در اعراب کلمات در دگرگونی کامل کلام و تغییرهای معنایی آن کاملا مشهود است. این نوشتار تلاش می کند با ارائه شواهدی از آیات شریفه قرآن کریم و کلام بی نظیر امیر بی بدیل، علی(ع) زیبایی های نحو عربی را بکاود و تأثیر ساز و کارهای زبانی و جنبه های ساختاری بر مضمون و محتوا را نشان دهد. در این دو متن فرازمینی و در این دو معجزه جاوید، لفظ، همپا و همراه معنی حرکت می کند که کشش و جذابیت بیان آن ها نیز تا حد زیادی مدیون همین همپایگی لفظ ومعنی است؛ تکنیک های زیبای ادبی و ساختارهای گوناگون زبانی به کار رفته در قرآن کریم و نهج البلاغه، آنچنان مسحور کننده و شگفت آور است که در هر زمان می توان از زاویه ای متفاوت به آن دو نگریست و از دریای شگفتی های آن دو چند قطره ای نوشید. به راستی که کلام وحی در مقام متنی آسمانی و گنجینه سخنان امیر مؤمنان در مقام متنی فرازمینی، خلق و ابداعی بی بدیل در عرصه کلام و بیان است. بررسی ها نشان می دهد که از ابزارهای زیبایی شناسی بیان قرآن و نهج البلاغه، گزینش دقیق واژگان و شیوایی الفاظ و نیز نظم و چینش یگانه و بی بدیل آن هاست و انسجام ساخت و محتوا، اصلی ترین بعد زیبایی شناسی متن در این دو کتاب به شمار می آید. هر دو کتاب به اقتضای رسالت توحیدی و آسمانی