« درهم تنیدگی متون» که از آن به نظریه ی بینامتنی یاد می شود، حاصل رویکرد زبانشناختی به ادبیات و نقدِ متن محور است و چنان مورد توجه ادیبان و ناقدان قرار گرفته است که آن را برای هر متن و اثری، امری گریزناپذیر می دانند. قرآن کریم و نهج البلاغه، دو میراث ارزشمند، شگرف و غنی هستند که همواره مورد توجه ادیبان و هنرمندان هر عصری بوده و پیوسته منبع الهام بخش ایشان به شمار می روند. کمیت بن زید اسدی شاعری توانا و عاشق اهل بیت علیهم السلام بود. او با عشقی که به ایشان داشت، همواره سعی می کرد با اشعار خود از آن ها دفاع، و محبت خود را ابراز نماید. مجموعه اشعارش در این باره «هاشمیات» است که انگیزشی نیرومند در دعوت به جهاد سیاسی – اجتماعی به شمار می رود. کمیت تلاش دارد خفته ی بی خبر از اوضاع را بیدار و با استناد به آیات قرآن و نهج البلاغه او را بر سستی نظریه ی امویان درباره ی میراث، آگاه نموده و به حکومت عدل علوی رهنمون سازد. تأثیرپذیری وی از این دو منبع در بسیاری از ابیات وی کاملا مشهود می باشد. این جستار سعی بر نمود گوشه ای از تأثیرپذیری کمیت در مجموعه اشعارش از قرآن و نهج البلاغه دارد.