1403/10/06
فاطمه سلطانی

فاطمه سلطانی

مرتبه علمی: دانشیار
ارکید: https://orcid.org/0000-0001-7592-4230
تحصیلات: دکترای تخصصی
اسکاپوس:
دانشکده: دانشکده ادبیات و زبان های خارجی
نشانی: دانشگاه اراک- گروه زبان و ادبیات فارسی
تلفن:

مشخصات پژوهش

عنوان
بررسی اجتماعیات در داستان‌های سعید نفیسی (مطالعه موردی نیمه راه بهشت، ستارگان سیاه)
نوع پژوهش
پایان نامه های تقاضا محور و غیر تقاضا محور
کلیدواژه‌ها
واژگان کلیدی: اجتماعیات در داستان، سعیدنفیسی، نیمه‌راه بهشت، ستارگان سیاه.
سال 1402
پژوهشگران فاطمه سلطانی(استاد راهنما)، فاطمه نوری(دانشجو)

چکیده

ادبیات صرفاً عرصه‌ای برای پرداختن به مسائل ادبی نیست؛ بلکه می‌تواند جولانگاهی برای بیان مسائل مربوط به جامعه و انسان باشد‌. اجتماعیات در ادبیات از موضوعات پراهمیت و جذابی است که چشم مخاطب را نسبت به بسیاری از مسائل اجتماعی می‌گشاید. پرداختن به این مسائل در آثار ادبی از موضوعات مورد علاقۀ بسیاری از نویسندگان است. اطلاعات سیاسی و اجتماعی فراوانی در دل بسیاری از آثار نویسندگان ادوار مختلف جای دارد. نفیسی از جمله نویسندگان معاصری است که این مسائل را در بطن داستان‌های خویش جای داده است. نگارنده در جستار حاضر به روش توصیفی-تحلیلی در پی پاسخ به پرسش-های ذیل است: 1-مهمترین مضامین اجتماعی و سیاسی در آثار داستانی سعید نفیسی کدامند؟ 2- مسائل سیاسی و اجتماعی چه تأثیرهایی بر شخصیت‌های داستانی، کشمکش‌های داستانی و پایان بندی داستان‌های سعید نفیسی داشته است؟ در این پایان‌نامه مهم‌ترین مسائل سیاسی، اجتماعی و مسائل روز دنیای سیاست و اجتماع در دو داستان سعید نفیسی با عنوان «نیمه راه بهشت» و «ستارگان سیاه» تحلیل و بررسی شده‌است. نفیسی در بیان این مسائل گاه به صورت تعریض و کنایه و گاه به صورت صریح و آشکار عمل کرده است؛ البته نباید از این نکته غافل شد که عقاید و ایدئولوژی نفیسی نیز در بیان و شرح این موارد بی‌تأثیر نبوده است. وی با توجه به جبهه‌گیری چپ-گرایانه به بیان مسائل روز عصر خود در داستان نیمه راه بهشت و مسائل اجتماعی عصر قاجار و پهلوی در مجموعه داستان ستارگان سیاه پرداخته است.‌ باتوجه به دستاورد پژوهش باید اذعان کرد؛ تباهی اخلاق، فساد اداری و درباری، خفقان سیاسی و عدم آزادی، وابستگی به بیگانگان، فقر فرهنگی و اقتصادی، سست شدن بنیان خانواده و ضعف آموزش از مهم-ترین‌ درون‌مایه‌های سیاسی و اجتماعی این آثار بوده است که نویسنده به‌خوبی آن‌ها را به مخاطب خود نشان داده است. نمود مسائل اجتماعی در دو داستان نام برده در چگونگی طرح و ظهور عناصر داستانی مثل کشمکش، پایان‌بندی و شخصیت‌پردازی تأثیرگذار بوده است. و منجر به ایجاد شخصیت‌های تکراری، کشمکش‌های درونی و روحی و پایان‌بندی‌های غم‌انگیز و مأیوس کننده شده است. در مجموع می‌توان گفت نفیسی از داستان به‌عنوان ابزاری جهت بیان عقاید خود و مردم استفاده کرده است و تمام عناصر داستان را تحت تسلط و غلبۀ محتوا و درون‌مایه در نظر گرفته است.