همزیستی اکتومیکوریزایی نقش مهمی در فیزیولوژی، مقاومت، زادآوری و دیگر جنبه های زیستی درختان میزبان در اکوسیستم های جنگلی ایفا می کند؛ بنابراین در میان راهکارهای موجود برای بهبودبخشی رشد اولیه و بقاء کاشت و کارهای جنگلی، همزیستی میکوریزایی القاء شده از طریق تلقیح گیاهچه ها با استرین های قارچی بومی، بعنوان روشی کارآمد و نیز جایگزینی برای کودهای شیمیایی معرفی شده است. در این تحقیق بازیدیوکارپ قارچ اکتومیکوریزTricholoma acerbum که در استان مازندران طرح جنگل داری نسارود (بینشکی) بطور وسیعی درختان بلوط بلندمازو (Quercus castaneifolia) را کلونیزه نموده بود جمع آوری و در آزمایشگاه کلنی خالص قارچی از بازیدوکارپ جداسازی گردید. سپس امکان برقراری همزیستی آن روی ریزقلمه های بلندمازو در شرایط درون شیشه ای مورد ارزیابی قرار گرفت و نیز میزان سازگاری گیاهچه و قارچ از طریق بررسی خصوصیات فیزیولوژیکی گیاهچه پس از کلونیزاسیون ارزیابی شد. به این ترتیب که ابتدا گیاهچه های بلوط از طریق کشت بافت تکثیر شدند و پس از برقراری همزیستی، میزان کلروفیل و نیز وضعیت آبی گیاه تلقیح شده در مقایسه با گیاه شاهد اندازه گیری و مقایسه شد. نتایج نشان دهنده بهبود وضعیت آبی و فیزیولوژیکی گیاه تلقیح شده با قارچ میکوریز در مقایسه با شاهد بود. بنابراین می توان برقراری این رابطه اکتومیکوریزایی را به عنوان راهکاری در جهت افزایش موفقیت نهال کاری در برنامه های احیائی جنگل های بلوط مد نظر قرار داد.