زمینه و هدف : نقشه مفهومی یکی از راهبردهای یاددهی- یادگیری است که می تواند یادگیری معنادار را در فراگیران تسهیل کند. هدف از انجام پژوهش حاضر، تعیین بررسی اثربخشی آموزش مبتنی بر نقشه مفهومی بر میزان انگیزه پیشرفت و مهارت خودتنظیمی درس علوم دانش آموزان پایه پنجم ابتدایی است. مواد و روش ها: روش مورد استفاده در پژوهش حاضر از نوع روش شبه تجربی و طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش، کلیه دانش آموزان دختر پایه پنجم شهرستان خنداب در سال تحصیلی1399-1400 بودند و شرکت کنندگان این پژوهش بیست نفر بود که ، به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (10 نفر) وگروه گواه (10 نفر) جایگزین شدند. روش تدریس مبتنی بر نقشه مفهومی طی 8 جلسه 45 دقیقه ای با استفاده از کتاب علوم پنجم ابتدایی، به صورت هفته ای دو جلسه، برای گروه آزمایش اجرا شد. ابزار جمع آوری داده ها در این پژوهش از پرسشنامه استاندارد انگیزه پیشرفت هرمنس(1977) و پرسشنامه استاندارد خودتنظیمی زیمرمن و مارتینز- پونز(1986) استفاده شد. در تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی و آمار استنباطی استفاده شد وداده ها با استفاده از تحلیل کواریانس چند متغییره و تک متغییره مورد تجزیه و تحلیل فرار گرفت. نتیجه گیری: یافته های تحقیق نشان داد که روش تدریس مبتنی بر نقشه مفهومی بر میزان انگیزه پیشرفت دانش آموزان تاثیر معنادار دارد ولی بر مهارت خودتنظیمی تاثیر معنا داری مشاهده نشد. بر اساس یافته های این پژوهش و تاثیر معنا دار روش تدریس نقشه مفهومی بر انگیزه پیشرفت، می توان نتیجه گرفت چنانچه معلمان علوم از انواع مختلف روش های تدریس به شیوه نقشه مفهومی آگاه باشند و از آن در فرایند آموزش استفاده نمایند، می توانند میزان یادگیری انگیزه پیشرفت را در دانش آموزان افزایش دهند.