چکیده: هر کار هدفمندی ـ چه تفسیر و چه غیر آن ـ برای رسیدن به هدف، نیازمند روشی است. قاعدتاً کسی که به تفسیر قرآن می پردازد، هدفش رسیدن به معنا و مقصود قرآن است؛ یعنی پیش فرض ما این است که خداوند متعال، کتابی را فرستاده و می خواهد معارف و احکامی را به انسان ها القا کند. ما برای پی بردن به معانی و مقاصد خداوند متعال، نیازمند تفسیر می باشیم؛ پس هدف مفسر رسیدن به معنا و مقصود آیات کریمه است و هر کار هدفمندی برای نیل به هدف، روش مخصوص خود را دارد؛ تفسیر قرآن نیز همین طور است. وظیفه ما این است که دقت و تأمل کنیم تا آن روش صحیح را بشناسیم. روش تفسیری هر مفسری، راهی است که آن مفسر برای آشکار کردن معنا و مقصود قرآن پیش می گیرد مفسران هم مختلف اند؛ بعضی به کمک خود آیات قرآنی، سعی می کنند به معنا و مقصود قرآن برسند که همان روش «تفسیر قرآن به قرآن» است، برخی، از روایات کمک می گیرند که روش «تفسیر قرآن با روایت» است، بعضی دیگر با تحلیل های ادبی، لغات و قواعد ادبی تفسیر می کنند که روش «تفسیر ادبی» و به تعبیری دیگر، روش «تفسیر ادبی ـ اجتهادی» است و برخی دیگر به روش تفسیر عقلی و برخی به رو ش عرفانی به تفسیر قرآن می پردازند. راهی که هر مفسر پیش می گیرد، اگر متناسب با هدف باشد، آن روش صحیح، در غیر این صورت روش ناصحیح است. بدین جهت شناخت هر تفسیری، در گرو شناخت روش های تفسیری وشناخت روش ها در گرو شناخت شخصیت مفسر ،دانش وگرایشات فکری واعتقادی ومبانی تفسیر اوست. امام خمینی (ره)از روشهای تفسیری قرآن به قرآن ،روایت ،عرفانی ، عقلی-اجتهادی ،علمی استفاده کرده اند. پایبندی برروش عرفانی امام سبب گسترش تفسیر عرفانی شیعه وتوجه بیشتر عالمان شیعه برتفسیر عرفانی شد.