یکی از مهم ترین مباحث در زمینه تحلیل شبکه های اجتماعی، مبحث تشخیص اجتماع می باشد. در این مقاله، از میان رویکردهای مختلفی که در پژوهش های علمی گوناگون به منظور تشخیص اجتماع پیشنهاد شده اند، دو رویکرد مهم بررسی می شود. رویکرد اول، تشخیص اجتماع موضوعی نامیده می شود. رویکرد دوم در این مقاله، تشخیص اجتماع با رویکرد ترکیبی نامیده می شود. به منظور تشخیص دقیق تر اجتماعات، رویکرد دوم، فرایند انجام شده در رویکردهای تشخیص اجتماع موضوعی و تشخیص اجتماع ساختاری -که دراین مقاله بررسی نمی شود- را با هم ترکیب می کند و به عمل تشخیص اجتماع می پردازد. نتیجه ای که با بررسی رویکرد اول و همچنین در نظر گرفتن رویکرد تشیخص اجتماع ساختاری حاصل می شود این است که اجتماعات شناسایی شده توسط روش های تشخیص اجتماع ساختاری، اغلب شامل زیراجتماعاتی هستند که به لحاظ موضوعی متنوعند و ازطرف دیگر، اجتماعات شناسایی شده توسط روش های تشخیص اجتماع موضوعی، اغلب شامل زیراجتماعاتی هستند که به لحاظ ساختاری متنوعند. این موضوع، لزوم وجود رویکرد ترکیبی را اثبات می کند. اجتماعاتی که با بکارگیری این رویکرد شناسایی می شوند نسبت به اجتماعات شناسایی شده توسط رویکردهای موضوعی و ساختاری بامعناترند زیرا اعضای این اجتماعات هم به لحاظ ساختاری بصورت تنگاتنگ به یکدیگر متصلند و هم دارای علایق موضوعی یکسان می باشند.