در این مقاله به موضوع "خلقت انسان"، "خود انسان" و "انسان ـ بودن" با تکیه بر تعابیر و تفاسیر مختلف ادبی در غزلیات لسانالغیب حافظ و آثار گوته (Goethe 1749-1832) شاعر معروف آلمانی پرداخته میشود. موضوع فوق در ادبیات و آثار تغزلی ایران و آلمان با هم مقایسه میشود، نمونههای متعددی از آراء و نظرات ادبا، شعرا و فلاسفه هر دو کشور ارائه میگردد و با توضیحات مختلف همراه میشوند. سابقه و تاریخچه دیدگاههای دینی در خصوص خلقت انسان نیز از زاویه دیدگاههای ادبی مطرح میشوند. در این راستا تا حدودی مشابهتهای فرهنگی ـ ادبی و برداشتهای دینی از کتب مقدس آشکار میشوند. به دیدگاهها و نظرات ادبای مذکور با ذکر مثالهای متعدد و مستند از آثار آنان پرداخته میشود. اعتقاد به جهان ماورا و بهشت، علل هبوط و سقوط انسان به زمین، نبرد خیر و شر، نیکی و بدی، نیروهای الهی و اهریمنی در وجود انسان مطرح میگردد. به منظور شناخت وجود انسان و برجستگی ویژگیهای خاص انسانی، فرق ماهیتی انسان با فرشتگان و دیگر موجودات جمعبندی و همراه با توضیحات به سمع و نظر خواننده میرسد. همچنین سعی میشود تا پیرامون ابعاد مختلف شخصیتی، جایگاه انسان در هستی، تفاوت بین انسانِ معمولی، "اَبَرـانسان" و "انسان کامل" مباحثی چند مطرح شود. به معیارها و فاکتورهای "انسان ـ بودن" و انسانیت اشاره میشود، موقعیت انسان در چالشهای موجود در نبردهای مختلف درونی و بیرونی در پهنه وسیع هر دو ادبیات غنی ایران و آلمان با هم مقایسه میشوند. تأثیرات متقابل فرهنگی در آثار مشهور جهانی آشکار میگردد. این موضوع در نهایت بر اهمیت تحقیقات و گفتگوهای میانفرهنگی صحه گذاشته و زمینههای تعامل بیشتر بین ملتها را فراهم میسازد. همچنین بر مشابهتهای ذاتی و ریشه مشترک انسانها به واسطه آدم و حوا و احترام به انسانیت محض تأکید میگردد.