حدیث از مصادر شریعت اسلام است، که در گذر زمان دچار فرازها و نشیب هایی گشته است که سبب گشته موانعی بر سر راه تشخیص و تمییز آن قرار گیرد. هر یک از عالمان دینی در صدد رفع این موانع برآمدند و روش هایی برای تبیین و سنجش آن اتخاذ نموده اند. سید جعفر شهیدی از عالمان معاصر است که از کاربست فهم و نقدی روشمند در آثارش سود جسته است، در جستجوهای صورت گرفته تاکنون پژوهشی که به بررسی روش فهم و نقد حدیث در آثار شهیدی پرداخته شده باشد، یافت نشد. این تحقیق با استفاده از روش توصیفی و تحلیلی ، در صدد است به این پرسش پاسخ دهد که سید جعفر شهیدی چه اسلوبی را در جهت فهم و نقد حدیث به کار برده است؟ نتایج بدست آمده نشان می دهد، شهیدی در فهم حدیث به آرایه های ادبی و دانش صرف و نحو توجه ویژه ای مبذول داشته، همچنین از قرینه های لفظی و غیر لفظی، قرآن، دانش روز، اشعار و... برای تبیین و شرح حدیث بهره برده است. همچنین به احراز صحت صدور و احراز صحت متن قابل استناد به معصوم در آثار خویش، اهتمام ورزیده ، در نقد متنی، حدیث را بر مواردی مانند قرآن، عقل سلیم، تاریخ و ...عرضه داشته و در نقد صدوری علاوه بر واکاوی سند و بررسی راویان، بر مرجع قرار دادن بی دلیل آثار برخی از مستشرقین از سوی متأخرین، خرده گرفته است