بیسرپستی و بدسرپرستی، معضلی است که کودکان و نوجوانان سرزمینمان به واسطهی از دست دادن والدین خود چه به لحاظ فقدان فیزیکی و چه به لحاظ فقدان شایستگی لازم، با آن درگیر هستند. همین فقدان آنها را در معرض انواع اختلالها و مشکلات روانی قرار میدهد. هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش بخششمحور بر روی ادراک شایستگی، نشخوار فکری و همدلی نوجوانان پسر بدسرپرست شهر اردبیل بود. این پژوهش در قالب طرح شبه آزمایشی از نوع پیشآزمون-پسآزمون به همراه گروه کنترل صورت گرفت. جامعه آماری پژوهش تمام نوجوانان بدسرپرست شهر اردبیل بودند که تعداد ۲۲ نفر به صورت نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند و به دو گروه کنترل و آزمایش با حجم ۱۱ نفر تقسیم شدند. پرسشنامههای ادراک شایستگی هارتر (۱۹۸۵)، نشخوار فکری مارو و هوکسما (۱۹۹۱) و همدلی جولیف و فارینگتون توسط هر دو گروه آزمایش و کنترل پاسخ داده شد و سپس آموزش بخششمحور فقط بر روی گروه آزمایش پیاده گردید. در انتها دوباره هر دو گروه آزمایش و کنترل به پرسشنامهها پاسخ دادند و نتایج دو گروه آزمایش و کنترل به وسیلهی نرمافزار spss 27 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که آموزش بخششمحور بر روی نشخوار فکری و همدلی نوجوانان بدسرپرست شهر اردبیل تاثیر معناداری گذاشته است، اما در مورد متغیر ادراک شایستگی بین گروه کنترل و آزمایش تفاوت معنیداری مشاهده نشد. پس میتوان نتیجه گرفت که آموزش بخششمحور برای بهبود نشخوار فکری و همدلی نوجوانان بدسرپرست شهر اردبیل موثر واقع شده است.