زمینه و هدف: دانش آموزان با هوش جنبشی- حرکتی بالا کنترل زیادی بر حرکات بدن خود دارند و از حرکات بدن برای بیان هدف و احساس خود استفاده می کنند، افرادی با هوش حرکتی-جسمانی بهتر از سواد بدنی مناسب تری برخوردارند، خودکارآمدی درجه ای از احساس سلطه فرد بر توانایی انجام فعالیت های ویژه است و هر چه خودکارآمدی بالاتر باشد، تلاش، ثبات و برگشت پذیری بیشتر است. بنابراین هدف این مطالعه مقایسه هوش حرکتی-جسمانی، سواد بدنی و خودکارآمدی در دانش آموزان ورزشکار و غیرورزشکار بود. روش شناسی: راهبرد این پژوهش توصیفی از نوع علی مقایسه با هدف کاربردی بود. جامعه آماری این تحقیق را کلیه دانش آموزان ورزشکار و غیر ورزشکار شهرستان دلفان در سال تحصیلی 1401-1400 تشکیل دادند. حجم نمونه با توجه به جدول کرجسی ومورگان 300 نفر (150 دختر ورزشکار و 150 نفر دختر غیر ورزشکار) بود که به روش نمونهگیری تصادفی طبقهای انتخاب شد. روش جمع آوری داده ها با استفاده از دو روش کتابخانهای و میدانی بود و بهمنظور مقایسه متغییرهای تحقیق از پرسشنامه هوش حرکتی-جسمانی بهرامی و مرادی (1400)، پرسشنامه خودکارآمدی جاکوبس و راجرز (1982) و سواد بدنی استفاده شد. برای تجزیه وتحلیل دادهها از روشهای آمار توصیفی و استنباطی متناسب با نوع تحقیق استفاده شد و در بخش آمار استنباطی از آزمون کلموگروف- اسمیرنف جهت بررسی نرمال بودن توزیع دادهها، آزمون تی برای گروه های مستقل استفاده شد. تجزیهوتحلیل دادهها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 26 و در سطح معناداری 5 صدم انجام گرفت. یافته ها: یافته ها نشان دادند؛ میانگین هوش حرکتی جسمانی و سواد بدنی دانش آموزان در گروه ورزشکار بیشتر از دانش آموزان غیر ورزشکار بود و میانگین خودکارآمدی در دانش آموزان گروه غیرورزشکار بیشتر از دانش آموزان ورزشکار بود. نتیجه گیری: با توجه به ارتباط مثبت بین هوش حرکتی-جسمانی و سواد بدنی با ورزش پیشنهاد می شود دانش آموزان را بیشتر به سمت ورزش سوق داده تا حس انگیزش به یادگیری، حس اعتماد به نفس و خودکارآمدی را در آن ها افزایش دهیم.