چکیده زمینه و هدف: اختلال بدشکلی بدن از جمله اختلالاتی است که به خوبی شناخته نشده و لزوم بررسی آن ضروری به نظر می-رسد. هدف از پژوهش حاضر مقایسه خودشفقتی و انعطاف پذیری شناختی در افراد با و بدون نشانگان اختلال بدشکلی بدن بود. روش: طرح پژوهش حاضر توصیفی و از نوع علی مقایسه ای است. نمونه مورد مطالعه در این پژوهش شامل دو گروه مبتلا به نشانگان بدشکلی و بهنجار (هر گروه متشکل از 27 زن و 3 مرد) بودند که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. شرکت کنندگان به پرسشنامه مقیاس اصلاح شده ی وسواس فکری-عملی ییل (فیلیپس، هالندر، راسموسن و آرونوویتز، 1997)، مقیاس خودشفقتی (ریس، پومیر، نف و ون گاچت، 2011) و مقیاس انعطاف پذیری شناختی (دنیس و وندوال، 2010) پاسخ دادند. برای تحلیل داده ها از تحلیل واریانس چند متغیری استفاده شد. یافته ها: نتایج پژوهش حاضر نشان داد افراد مبتلا به نشانگان بدشکلی بدن در مقایسه با افراد بهنجار در خودشفقتی و انعطاف پذیری شناختی به طور معنادار نمرات پایین تری دارند (05/0 P˂). نتیجه گیری: با توجه به اینکه خودشفقتی و انعطاف پذیری شناختی در افراد مبتلا به نشانگان بدشکلی بدنی کمتر از افراد بهنجار است، می توان این سازه های روانشناختی را در مداخلات درمانی هدف قرار داد. کلمات کلیدی: نشانگان اختلال بدشکلی بدن، خودشفقتی، انعطاف پذیری شناختی