این مقاله میکوشد به شیوۀ کیفی - تبیینی و با ابزار کتابخانه در دسترس و بر اساس هنجارهای ترجمهای پیشنهادی «توری» نشان دهد جامعه خوانندگان زبان و فرهنگ مقصد، چگونه نویسندگان و آثار زبان و فرهنگ مبدأ را دریافت و درک میکنند و میپذیرند. دو پرسش اصلی نیز عبارتند از: 1- مترجمان، عناصر زبانی و بهویژه فرهنگی متون مبدأ را با چه کیفیتی و به چه میزان درک و دریافت می-کنند و چگونه و به کمک چه ابزار زبانی و فرهنگی در فرهنگ مقصد، بازآفرینی مینمایند؟ ۲- چه رخ میدهد که متنی واحد در فرهنگ مبدأ را بیش از دو و گاه چند مترجم تصمیم میگیرند به زبانی واحد در فرهنگ مقصد ترجمه کنند؟ به نظر میرسد خوانندگان فرهنگ مقصد، محتویات متون ترجمهشده را در الگوی ارتباطی و در بستر و گفتمانی کاملاً دگرگونهتر از الگوی ارتباطی و گفتمانی فرهنگ مبدأ، درک و دریافت و تعبیر میکنند و میپذیرند. این مقاله میکوشد درک و دریافت و پذیرش سعدی از نگاه پنج مترجم غربی را از رهگذر چگونگی برگردان تابوها در گزیدهای از حکایات گلستان در سده نوزدهم انگلستان بررسی کند. نتایج نشان میدهند «گلدوین»، «راس» و «ایتسویک» ترجیح میدهند مسائل تابو را جابهجا و تلطیف یا حذف کنند و پلاتس ترجیح میدهد تابوها را عیناً برگرداند یا به لاتین ترجمه کند. «ریهاتسک» برخلاف دیگر مترجمان میکوشد تا تابوها را نه حذف، نه تلطیف و نه جابهجا کند و نه به لاتین برگرداند، بلکه همۀ تابوها را بسان متن اصلی ترجمه کند و از رهگذر راهبرد بسندگی و وفاداری به متن اصلی، گلستان را آنچنان که هست، در دسترس خوانندگان انگلیسیزبان قرار دهد؛ چه معتقد است برگردانهای پیشین گلستان، بیش از اندازه مهذب و پاکسازیشده هستند.