این مقاله، به تعریف، تبار نمایشی، و به ویژه به سه خاستگاه اسطورهای و دینشناختی و سیاسی- اجتماعی تعزیه اشاره میکند. پرسش اصلی این است که تعزیه چه خاستگاههایی دارد و علل شکلگیری تعزیه در گفتمان شیعی کدام است. روش تحقیق به صورت کیفی- تبیینی و با استفاده از ابزار کتابخانهای در دسترس و از میان منابع مبنایی متعدد ایرانی و غیرایرانی خواهد بود. از حیث اسطورهشناختی، تعزیه با برخی آیینهای کهن ایرانی از جمله «مصایب میترا»، «یادگار زریران» و به ویژه «سوگ سیاوش» در ارتباط است که به طریق اولی، ذیل عنوان کلی «ایزد شهیدشونده» قرار میگیرند. از حیث دینشناختی، به ارتباط تعزیه با آموزههای اسلامی و به ویژه اندیشه بنیادین تقابل خیر و شر اشاره میشود و از ارتباط احتمالی تعزیه با نمایش مصایب و آلام مسیح در سنت مسیحی قرون وسطایی نیز سخن گفته میشود. از حیث سیاسی- اجتماعی نیز اشاره میشود که چگونه گفتمان شیعی در پی باور به این حقیقت که حکومت الهی را غصب کردهاند، کوشیده است اولاً در طول تاریخ برای احقاق حق قیام کند. در ثانی، تعزیه به مثابه نمایشی دینی را با سنتها و آیینهای ملی خود ممزوج، و بر تقابل همیشگی خیر و شر تأکید کند. این سه خاستگاه اسطورهای و دینی و سیاسی- اجتماعی، بستر را برای بررسی ارتباط تعزیه با تراژدی فراهم میکند.