1403/08/13
ابوالفضل حری

ابوالفضل حری

مرتبه علمی: دانشیار
ارکید: https://orcid.org/0000-0003-0260-6551
تحصیلات: دکترای تخصصی
اسکاپوس: 54970572400
دانشکده: دانشکده ادبیات و زبان های خارجی
نشانی: دانشگاه اراک- گروه زبان و ادبیات انگلیسی
تلفن:

مشخصات پژوهش

عنوان
چالشهای مولفه کودک-خوانندۀ مستتر در ادبیات داستانی کودک و نوجوان
نوع پژوهش
مقاله ارائه‌شده
کلیدواژه‌ها
روایت شناسی، الگوی ارتباط روایی، خوانندۀ مستتر، کودک- خواننده، ادبیات کودکان
سال 1398
پژوهشگران ابوالفضل حری

چکیده

این جستار نقش کودک-خوانندۀ مستتر را در انواع ادبیات داستانی برای کودکان در پرتو برخی داستان های تالیفی برای کودکان ایرانی بررسی می کند. اگر بپذیریم خوانندۀ مستتر، تصویر خواننده ای آرمانی یا مفروض، یا بالقوه، یا سنخی در ذهن نویسندۀ واقعی در فرایند خلق اثر است، این تصویر آرمانی در ذهن نویسندۀ ادبیات داستانی برای کودکان، علی التحقیق می باید کودکی آرمانی یا مفروض باشد. با این حال، در اینجا چند مسأله پیشامد می کند: اول اینکه، تعریف یا تعاریفی دقیق از این نوع خواننده در نزد نظریه پردازان در دست نیست و مهم ترین دلیل نیز آن است که چندین معادل برای تعریف این نوع خواننده ارائه کرده اند: آرمانی، بالقوه، سنخی، مستتر و جز اینها. دوم، وجوه شباهت یا تفاوت میان خوانندۀ واقعی و خوانندۀ مستتر در چیست؟ سوم، خوانندۀ واقعی چه شباهت یا تمایزی با مخاطبان روایت یا به طریق اولی، با روایت شنوها دارد؟ آیا اگر خوانندۀ مستتر مانند مولف مستتر برساختنی متنی است که وجود خارجی ندارد، اصلاً لزومی دارد در الگوی ارتباط روایی جایی برای آن متصور شویم یا همان گونه که ژنت مولف مستتر را به دلایل متعدد، از گردونۀ الگوی ارتباطی خارج می کند، می توان و لازم است با خوانندۀ مستتر هم همین کار را کرد؟ اگر اصلاً خوانندۀ مستتر در ذهن و ضمیر قلبی نویسندۀ واقعی است، چه الزامی دارد اصلاً دربارۀ بودن یا نبودن او بحث کرد؟ مرز دقیق خوانندۀ مستتر با روایت شنو که مخاطب راوی است، کجاست؟ چهارم، مگر نویسندۀ واقعی با یک خواننده سر و کار دارد که بخواهد تصویری آرمانی از او را در ذهن نقش بزند؟ پنجم و از همه مهم تر اینکه با توجه به این چالش ها، آیا اصلاً مفهومی به نام کودک-خوانندۀ مستتر می تواند امکان وقوع پیدا کند؟ واقعیت این است که خوانندۀ مستتر، کارکرد متن است با اینکه به تعبیر اشمید (2013) در اثر بازنمایی نمی شود. این کارکرد ثابت نیست و صرفاً در ذهن ضمیر نویسنده جای دارد و حوزۀ خیال و پندار نویسنده، یگانه جایگاه خوانندۀ واقعی/مستتر است. این جستار تلاش می کند مفهوم خوانندۀ مستتر را ذیل عنوان کودک- خوانندۀ مستتر در پرتو نمونه آثار مرتبط با کودکان، بازتعریف و مفهوم پردازی کرده و صورت بندی تازه ای از آن در ارتباط با ادبیات کودکان ارائه کند. نقش کودک- خواننده کمتر در پژوهش های ادبیات کودکان مورد توجه بوده، حال آنکه ضرورت توجه به آن