این مقاله، کتاب روایت پژوهی داستان های عامیانه (1394) را از منظر صورت و محتوا، بررسی، تحلیل و ارزیابی می کند. پس از ذکر مقدمه، ابتدا موضوع و محتوای کتاب و سپس، روش کار نویسنده در ارائه موضوع و محتوا به معاینه درمی آید. در بحث محتوایی، ابتدا از موضوع، مساله، و اهداف کتاب آن گونه که نویسنده ادعا کرده، سخن گفته می شود. برای این امر، تعاریف، مفاهیم و واژگان کلیدی کتاب مرور و سپس در بحث صورت و شکل کتاب، روش کار نویسنده تبیین و به ویژه از اینکه نویسنده چگونه موضوع و محتوای کتاب را عملیاتی کرده، سخن گفته می شود. همچنین به برخی اشکالات در شیوه های ارجاع دهی و به ویژه استفاده از منابع و مآخذ اشاره و شواهدی نیز ذکر و در پایان، یافته ها و نتایج کتاب مرور انتقادی می شود. به نظر می آید نویسندۀ این کتاب ضمن آنکه تلاش کرده داستان های عامیانه را از منظر نقد و نظریۀ روایت شناسی بکاود که در نوع خود تازگی و بداهت دارد، در کاربست رهیافت روایت شناختی به مثابه چارچوبی نظری و عملی برای مطالعۀ قصه های عامیانۀ فارسی، کاستی هایی برطرف شدنی دارد که امید است در چاپ های بعدی، اصلاح شوند.