اصول کلی حاکم بر ترجمه ادبی سوای اصول کلی حاکم بر ترجمه سایر متون نیست. این متون، ویژگی های زبانی منحصر بفرد دارند که کار مترجم ادبی را سخت و کار ترجمه آموزان نوپا را در شناخت این ویژگی هابه ویژه در رشته مترجمی زبان انگلیسی، سخت تر می کند. در واقع، اثر ادبی، بافته ای به هم تافته از اجزا و عناصر منسجم زبانی و متنی است که توسعاً سبک نام دارد. از این رو، عدم/شناخت و عدم/آشنایی ترجمه آموز با سبک متون ادبی در شناخت و خوانش آن ها از این ویژگی ها، اهمیتی دوچندان دارد. اما به نظر می آید دشواری های شناخت ویژگی های سبکی دانشجویان رشته ادبیات انگلیسی با دانشجویان مترجمی زبان انگلیسی نیز تفاوت های معنادار دارد. در آزمون هایی که از دانشجویان ادبیات و مترجمی در دو کلاس مختلف در دانشگاه اراک در بررسی تطبیقی و خوانش آغازین های چهار بخش رمان خشم و هیاهو و دو ترجمه فارسی آن به عمل آمد، این نتیجه حاصل شد که میزان عدم/آشنایی دانشجویان/آزمودنی ها با ویژگی های سبکی این رمان در تعیین برخی متغیرهای دو ترجمه فارسی رمان فاکنر در قالب سه پرسش اصلی آزمون ها نقش بسزایی دارد: الف) آیا ترجمه چهار بخش آغازین رمان با طبیعت زبان فارسی سازگاری دارد یا ندارد؟ علل را برشمرید و ب) جنبه های نا/مآنوس و/ یا نا/مرتبط دو ترجمه کدام است و شما چگونه این موارد را توجیه می کنید؟