این مقاله عجایب نامه نویسی را به منزله نوشتار وهمناک بررسی می کند. پرسش مقاله این است که چگونه می توان (و یا نمی توان) عجایب نامه ها را به منزله نوشتار وهمناک قلمداد کرد؟ ابتدا به پیشینه بحث عجایب نامه ها و ادبیات وهمناک اشاره می شود. در ادامه، واژگان عجایب و وهمناک تبارشناسی می شود و از خاستگاه های مذهبی، تاریخی و اجتماعی هر دو، ذکر به میان می آید. وهمناک زاده وهم و خیال است و در اوهام ذهنی ریشه دارد، عجایب نامه ها برآمده از واقعیت، و حاصل نگاه دقیق مشاهده گر است. در بخشی از مقاله، رویکرد ساختاری تودروف در عجایب نامه های داستانی، مقابله و بررسی تطبیقی می شود و نتیجه ای که به دست می آید این است که برخی حکایات عجایب هند با انواع پنج گانه شگفت وهمناک در دسته بندی تودروف همخوانی دارند. در پایان نیز به چندین یافته اشاره می شود. در مجموع، عجایب نامه ها از برخی جهات با ادبیات وهمناک همخوانی دارند و از برخی جهات نیز همخوانی ندارند.