تورج سپهوند

زمینه و هدف: افسردگی یکی از شایع‌ترین اختلالات خلقی است، که شیوع در حال افزایش آن به یکی از نگرانی‌های سلامت عمومی در قرن بیست و یکم تبدیل شده است. ناامیدی و اختلال شناختی همراه با این بیماری بخصوص در دوره جوانی بسیار قابل تامل است. لذا هدف پژوهش حاضر بررسی مولفه‌های مثلث شناختی در افراد افسرده با نمرات پایین مسیر و عامیت امیدواری می‌باشد. روش: این پژوهش، توصیفی از نوع علی‌مقایسه‎ای است. جامعه آماری آن عبارت است از دانشجویان دانشگاه اراک که در سال 1401-1400 به در حال تحصیل بودند، که از این جامعه 400 نفر به روش نمونه-گیری در ‌دسترس انتخاب شدند و در این پژوهش مشارکت داشتند که از از این میان 122 نفر با نمره افسردگی بالا غربال شدند و به دو گروه با نمرات پایین مسیر امیدواری و نمرات پایین عاملیت امیدواری تقسیم شدند. جمع‌آوری داده‌ها به مدت دو ماه به‎طول انجامید. ابزار این پژوهش شامل پرسشنامه امیدواری اسنایدر، مثلث‌شناختی و افسردگی بک بود ؛ و به منظور تجزیه و تحلیل داده‌ها از آزمون تحلیل واریانس چندمتغیره استفاده شد. یافته‌ها: یافته‌های پژوهش حاضر نشان داد بین نگرش منفی نسبت به دنیا در افراد افسرده با نمرات پایین مسیر و عاملیت امیدواری تفاوت معناداری وجود دارد (029/0=P، 034/5=F). و با توجه به جدول میانگین‌ها (جدول 4-2)، میانگین نمرات در مولفه‌ نگرش به‌ دنیا در گروه با عاملیت پایین، بیشتر از میانگین گروه با مسیر پایین بود. نتیجه‌گیری: براساس نتایج به دست آمده و با توجه به اهمیت امیدواری و فراگیر بودن اختلال افسردگی و اثرگذاری آن بر مولفه‌های مثلث شناختی، پیشنهاد می‌شود با به کارگیری رویکردهای درمانی مناسب روانشناختی با ارائه مهارت‌های جدید برای افزایش تفکر امیدوارانه در یک فرد افسرده جهت ایجاد مسیرهای آینده و با ارائه مهارت‌های جدید برای افزایش انگیزش در جهت بهبود تفکر عاملیت کمک کرد.